X

بایگانی اردیبهشت 9, 1402

دفتر سینمایی

علیرضا طلیسچی به استرالیا می‌رود


علیرضا طلیسچی که از ابتدای اردیبهشت‌ ماه تور خود را آغاز کرده، قرار است در کشور استرالیا روی صحنه برود و چندین اجرا برگزار کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«طالب زاده» متعهد، انقلابی و خستگی ناپذیر با آثاری از جنس جهاد تبیین/ هنرمندان از فقدان این هنرمند انقلابی می گویند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: زنده یاد نادر طالب زاده یکی از هنرمندانی است که سال های سال با عشق برای اعتلای فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی تلاش کرده بود و در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ به دیار باقی شتافت. همزمان با سالگرد درگذشت این هنرمند متعهد با ۳ تن از چهره های شناخته شده سینمای کشور آقایان: جواد شمقدری، محمدرضا اسلاملو و محمد قهرمانی به گفتگو نشستیم.

به گزارش سینماپرس نادر طالب‌زاده متولد ۱۳۳۲ در تهران و مستندساز، تهیه‌کننده و مجری تلویزیونی، و کارگردان اهل ایران بود. او دبیر کنفرانس بین‌المللی افق نو، دبیر جشنواره فیلم عمار، از افراد مؤثر در تأسیس شبکه افق سیما و عضو هیأت اندیشه‌ورز این شبکه بود.

طالب‌زاده دارای مدارک تحصیلی کارشناسی ادبیات انگلیسی از دانشگاه راندولف میکن و کارشناسی ارشد کارگردانی سینما از دانشگاه کلمبیا بود. او فعالیت هنری را از ۱۳۵۹ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با ساخت فیلم‌های مستند آغاز کرد. از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی و مدیریت مرکز تحقیقات و مطالعات سینمایی در معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد. وی در جنگ بوسنی شرکت داشته‌است.

وی کارگردان سریال «بشارت منجی» و تهیه‌کننده برنامه «راز» بوده و از دیگر فعالیت‌های جنبی او می‌توان به تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی و مدیریت مرکز تحقیقات و مطالعات سینمایی در معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد. طالب زاده که در لیست شخصیت‌های تحریم شده از سوی آمریکا قرار داشت در جنگ بوسنی نیز شرکت داشته‌ است.

سه تن از اهالی هنر سینمای ایران آقایان: جواد شمقدری، محمدرضا اسلاملو و محمد قهرمانی همزمان با نوروز ۱۴۰۲ در فراق این هنرمند پیشکسوت سینمای کشور با سینماپرس گفتگو کردند و از او برایمان گفتند.

*****************

جواد شمقدری رئیس پیشین سازمان سینمایی با ارسال یک یادداشت اختصاصی به سینماپرس نوشت: مرحوم نادر طالب زاده از نمونه های بسیار درخشان افرادی است که با دم مسیحایی امام (ره) به حیات طیبه دست یافتند. امام (ره) بسان خورشیدی در آسمان تفکر و اندیشه ها و مکاتب ظلمانی جهان تابید و دلهای پاک و مشتاق حقیقت را جذب خود کرد. انقلاب اسلامی در عصر بی دینی و دین گریزی، داعیه نجات بشر و رهایی او از یوغ ستم ظالمان و حکومت های جائر را بر پایه دین و ایمان الهی سر داد. این پدیده ی نو و متفاوتی بود و آنهایی که در چرخ دنده های تمدن غربی و زندگی خالی از ایمان الهی گرفتار شده بودند و به دنبال راه نجاتی می گشتند عظمت آن را دریافتند و سر از پا نشناخته بسوی این شتافتند. نادر طالب زاده یکی از این عاشقان و طالبان این حقیقت بزرگ بود. خودش می گوید زمانی که گروه گروه افراد غرب زده و دست پرورده های فرهنگ آمریکایی راه خروج از ایران اسلامی را در پیش گرفته بودند وی سر از پا نشناخته راهی ایران می شود و به همه سرمایه های اجتماعی و داشته ها و موقعیت های کاریش در آمریکا پشت می کند. مرحوم طالب زاده عطای غرب را به لقایش می بخشد تا بتواند در هوای پاک انقلاب اسلامی نفس بکشد و خود را بالا بکشد. طالب زاده کار را از همان جا آغاز می کند که مهارتش را دارد. فیلمسازی و فعالیت رسانه ای و تلویزیونی محور تلاش او در خدمت به حرکت انقلاب اسلامی می شود. البته مثل همه ی کسانی که خود را وقف انقلاب و راه امام می کنند او هم خود را در این مسیر رها و یله می سازد و دوره ای کوتاه به کارهای جهادی از نوع دیگر می پردازد اما دست تقدیر او را به سمت همان توانایی ویژه اش یعنی کار هنری و رسانه ای سوق می دهد. شناخت عمیق او از قدرت شیطانی جریان صهیونیسم و آمریکای جهانخوار باعث شد عمده تلاش رسانه ای و فیلمسازی او در این راستا شکل بگیرد. او بیش از ما مفهوم آمریکا شیطان بزرگ را درک و هضم می کرد و برای همین تلاش کرد در آثار و ارتباطاتش ابعاد مختلف این پدیده ی شیطانی و صهیونی را بشناساند. چه زمانی که در جبهههای حق علیه باطل و چه در جنگ بوسنی حضور یافت و چه زمانی که فیلم مستند ساعت بیست و پنج را بر اساس واقعیتهای جامعه آمریکایی ساخت. انگیزه ی او از ساخت سریال منجی یا همان زندگی حضرت مسیح نیز باز بر این اساس بود که می خواست با تحریف تاریخی روایت یهودی از زندگانی حضرت مسیح مقابله کند و باور رایج در جامعه مسیحی را تغییر دهد و بر اساس انجیل به روایت بارنابا که صادق ترین روایت از مسیح است سریالش را ساخت. طالب زاده انسان بی ریا و بی تکلفی بود و در ارتباطاتش و مروادات دوستانه اش بخوبی این ویژگی را می دیدی. وی مدتی هم مدیر مرکز اسلامی فیلمسازی معاونت سینمایی شد و در این دوران سعی کرد شاگردانش را با همین تفکر و نگاه آشنا سازد.

اوج کارهای طالب زاده ساخت برنامه های گفتگو محور در سیمای جمهوری اسلامی ایران بود که سعی می کرد دریچه های متفاوتی از معرفت و حقیقت را به روی مخاطبانش بگشاید.

در سال ۸۸ من تلاش کردم در کنار جشنواره فیلم فجر عرصه های جدیدی از شناخت سینمای آمریکا و جریانات مظلوم فرهنگی در غرب را بازنمایی کنیم از مرحوم طالب زاده دعوت کردم این مسئولیت را بپذیرد و وی بدون لحظه ای درنگ لبیک گفت و کنفرانس هالیودیسم از دل این همکاری بیرون آمد. سال بعد به این کار ابعاد جدیدی دادیم و قرار شد جشنواره ای با هدف شناسایی فیلمسازان حقیقت جو و مخالف جریان صهیونیسم و آمپریالیسم آمریکا در جهان و فرصت نمایش فیلم های آنها در یک جشنواره را رقم بزنیم که حاصل این ایده، جشنوارهی افق نو شد. البته به دلیل محدودیت ها و موانعی که بر سرراه این جشنواره به وجود آمد در دوره های بعد این جشنواره به کنفرانس افق نو محدود گردید. این کنفرانس باعث شد مرحوم طالب زاده جریان بزرگی از متفکران و اندیشمندان اروپایی و آمریکایی را شناسایی کند که معترض سیستم کنونی غرب و فرهنگ منحط غربی بودند و بیش از همه با جریان تسلط صهیونیسم بین الملل بر همه شوون زندگی مردم جهان مخالفت داشتند و زخم خورده ی این تقابل بودند. جالب است این افراد که همگی از اندیشمندان و صاحب نظران و اساتید دانشگاه بودند برای اولین بار احساس می کردند مامن امنی برای بازگویی دیدگاهها و نظراتشان یافته اند. افق نو فرصتی شده بود تا عقده های خفته ی چندین ساله شان را باز گویند و مرحوم طالب زاده بسان پناهگاهی برای این افراد شده بود.

مجموعه کارهای طالب زاده را به یقین می توان از جنس جهاد تبیین تلقی کرد. برای من افتخاری بود که با این روح پر تلاش و ناآرام که در جستجوی بازنمایی لایه های مختلف حرکت انقلاب اسلامی می جوشید از سال ۶۴ آشنا شدم و توفیق دیدارهای متعدد و نشستهای دوستانه و کاری با یکدیگر داشتیم. حقیقتا از دست دادن نادر طالب زاده در زمانه ای که بیش از هر دوره ای تحرکات جریانات مقابله با انقلاب اسلامی ذیل طرح صهیونیسم و آمریکای جهانخوار اوج گرفته خسارت بزرگی است. اما خوشحالیم میوه ی پر ثمر مجاهدتهای عاشقان انقلاب اسلامی امروز در جبهه مقاومت در منطقه به ثمر نشسته است. بی تردید جریان و فرهنگ مقاومت دست بلند انقلاب اسلامی در منطقه و جهان است که امیدواریم با بذرهایی که به همت افرادی همچون مرحوم طالب زاده پاشیده شد بزودی شاهد تحولات و دگرگونی های مصلحانه ای در عرصه بین المللی باشیم.

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما در این باره به سینماپرس گفت: رفاقت من با حاج نادر طالب زاده به سال ها قبل بر می گردد. او انسانی بی نظیر، دارای قلبی مهربان، بسیار خونگرم، خوش قلب و صاحب قلبی رئوف بود. هر کس یک بار با او برخورد می کرد ناگاه جذب وی می شد چرا که نیتی خالص و الهی داشت و قلب کودکانه و مهربانش به او کمک می کرد که با دیگران ارتباط برقرار کند؛ حاج نادر به علاوه شوخ طبع بود و همین شوخ طبعی اش باعث می شد کارها برایش ساده شود.

وی ادامه داد: او علاوه بر این خصایص انسانی متعهد، انقلابی و خستگی ناپذیر نیز بود؛ در بحث ترویج و توسعه سینمای استراتژیک تلاش بسیار می کرد و آرزوی من و او از سال های دور این بود که بتوانیم این سینما را رشد دهیم.

اسلاملو خاطرنشان کرد: در دوره ریاست حاج جواد شمقدری در سازمان سینمایی فرصتی فراهم شد تا مسأله سینمای استراتژیک مطرح شود چرا که او مدیری بود که می خواست حرکت متفاوتی را در این سینما ایجاد کند. ما معتقد بودیم بدنه سینما باید به جای سینمای سرگرمی، سینمای استراتژیک شود و همواره مثال می زدیم کشورهایی نظیر روسیه و لهستان هم سینمای بدنه شان استراتژیک است و پای اهداف نظام شان ایستاده اند و بر اساس آن اهداف به پیش می روند.

کارگردان فیلم های سینمایی «شهابی از جنس نور» و «باغ سید» متذکر شد: همین الآن هالیوود در راستای اهداف نظام سلطه آمریکا جلو می رود. حاج نادر معتقد بود سینمای ما باید استراتژیک شود و این اتفاق برخلاف اهداف و مقاصد انتلکتوئل ها بود و به همین دلیل همواره تلاش می کردند تا بنده و حاج نادر را نکوهش کنند.

این سینماگر یادآور شد: اما حاج نادر هیچ وقت از پا ننشست و همیشه کارهای خاص انجام می داد. او مستندهای عالی در راستای اهداف بین الملل نظام تولید کرد؛ او اولین شخصی بود که در صدا و سیما با او برخورد کردم و در نگاه اول فکر کردم آمریکایی است!

اسلاملو افزود: من حاج نادر و شهید آوینی را بسیار دوست داشتم؛ این دو انسانی بودند که غیر از نگاه استراتژیک نگاه دیگری نداشتند. زنده یاد طالب زاده در عمل توانست با حرکات جمعی و سمینارهای مختلف قدم های مثبتی برای رشد و تحول سینمای استراتژیک و مقاومت اسلامی بردارد.

وی در پایان این گفتگو تأکید کرد: نیت او خیر بود. ااو نیت داشت که بتواند در زمینه رسانه بصری سینما و تلویزیون آثار آبرومند به میدان بیاورد و خداوند کمک کرد و راه را برای او باز کرد. او با دلش به میدان آمد و توانست فصل درخشانی را از انسان رسانه استمرار بخشد.

محمد قهرمانی تهیه کننده سینما نیز در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: زنده یاد طالب زاده به معنای واقعی کلام یک مدیر جهادی در حوزه فرهنگی و هنری کشور بود. او همه شاخصه های یک مدیر جهادی را داشت و فردی به شدت فکور و دلسوز و با گذشت بود.

وی ادامه داد: او که سال ها در آمریکا زندگی کرده بود برای کشور دست شست و به ایران اسلامی آمد و برای آرمان هایش از خودگذشتگی نشان داد. زنده یاد طالب زاده انسانی خستگی ناپذیر بود و در همه عرصه های هنری حضور داشت و سعی می کرد کمک کننده باشد. او بسیار خوش فکر بود و فکر می کرد برای انقلاب چه بکنیم و جشنواره عمار ثمره فکر و ایده ایشان بود.

قهرمانی با بیان اینکه این ویژگی های خاص باعث ماندگاری زنده یاد طالب زاده در تاریخ کشور شد اظهار داشت: اگر مدیران فرهنگی تنها چند درصد از ویژگی های زنده یاد طالب زاده را داشتند سینما دچار روزمرگی نمی شد و به این حال روز رقت بار کنونی نمی افتاد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از ناکامی فیلم های جدید اکران شده تا استمرار فروش یک فیلم طنز/ مخاطبان «هنر و تجربه» حتی به هزار نفر هم نرسید! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: وضعیت گیشه سینماها طی هفته گذشته علیرغم تعطیلات عیدفطر که قاعدتا بایستی مخاطبان زیادی را رهسپار سالن های سینما کند فاجعه آمیز بود؛ در این میان فیلم های جدید اکران شده مخاطبان بسیار اندکی داشتند و تنها فیلم «فسیل» بود که توانست همچنان تعدادی از مردم را مجاب به حضور در سالن های سینما کند!

به گزارش سینماپرس فیلم سینمایی «بچه های طوفان» به کارگردانی صادق صادق دقیقی طی هفته اخیر تنها ۲۰ قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت! «بابا سیبیلو» به عنوان جدیدترین فیلم سینمایی کودک و نوجوان به کارگردانی ادوین خاچیکیان نیز تنها حدود ۱۰ هزار و نهصد مخاطب در سراسر کشور داشت.

«دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی دیگر فیلم ناکام این روزهای سینمای کشور بود؛ به استناد آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت ۲۰ جمعه هشتم اردیبهشت ماه این فیلم تنها توانست حدود ۱۶ هزار مخاطب در سراسر کشور داشته باشد.

«جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی هم برخلاف پیش بینی های صورت گرفته توسط برخی رسانه ها و شانتاژهای خبری بسیار تعداد مخاطبان اندکی در سراسر کشور داشت به نحوی که میزان مخاطبان این اثر علیرغم در اختیار داشتن ۱۵۸ سالن سینمایی در سراسر کشور تنها رقمی حدود ۴۱ هزار نفر بود.

برخلاف انتظار اولین اثر سینمایی آروز ارزانش با عنوان «آهنگ دونفره» میزان مخاطبان بیشتری نسبت به سایر آثار داشت. این فیلم حدود ۵۰ هزار نفر از مردم را مجاب به حضور در سالن های سینما کرد و «سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور نیز توانست رکورد مخاطبان فیلم های جدید اکران شده را بشکند و حدود ۶۹ هزار نفر مخاطب در سراسر کشور داشته باشد.

البته بدیهی است که کلا این میزان مخاطب برای سینما بسیار ناچیز است چرا که پرفروش ترین فیلم تازه اکران شده حتی توان آن را نداشته که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور حتی یک دهم درصد از مردم را به سینما جذب کند!

در این میان اما «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که به تازگی با موج انتقادات جدی برخی هنرمندان و اهالی رسانه روبرو شده توانست کمی بیشتر از نیم میلیون مخاطب داشته باشد. البته قطعا این اتفاق هیچ دستاوردی برای سینمای ایران محسوب نمی شود که یک اثر نازل و پیش پاافتاده که قرابت و سنخیتی با فرهنگ و آرمان های ملی و دینی ندارد فروش بالایی داشته باشد.

در نهایت اینکه میزان مخاطبان فیلم های گروه هنر و تجربه بسیار ناامیدکننده بود به نحوی که فیلم های تازه اکران شده در این گروه حتی نتوانستند روی هم هزار نفر مخاطب داشته باشند. مشخص نیست چرا همچنان مسئولان دولتی از این گروه که اغلب آثار دم دستی در آن اکران می شود حمایت کرده و برای آن بودجه صرف می کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گزارشی از کنسرت‌های پایتخت/ پاپ همچنان جولان می‌دهد!


کنسرت‌ها بعد از وقفه‌ای که ایجاد شده بود همچنان تنها در ژانر پاپ برپا می‌شوند. برگزاری کنسرت‌های حضوری در سایر ژانرها به‌خصوص موسیقی ایرانی از مدت‌ها قبل ـ حتی پیش از شیوع ویروس کرونا ـ با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو بود و تنها تعدادی چهره در این ژانر به سبب بهره بردن از اسپانسر یا شهرت بیشتر، امکان برگزاری کنسرت را داشتند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فهیم: اشکال عمده تولیدات مناسبتی به مدیریت ها بر می گردد/ اغلب فیلمسازها دچار تنبلی و مادی گرایی شده اند و انگیزه و حال و هوای دهه ۸۰ را ندارند! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: آرش فهیم روزنامه نگار و منتقد سینما همزمان با پایان یافتن پخش برنامه های مناسبتی نوروزی و رمضانی رسانه ملی گفت: طبیعتا اشکال عمده تولیدات مناسبتی به مدیریت ها بر می گردد. یک دهه است که مدیران بخش هایی از صداوسیما کمتر در پی نوآوری و خلاقیت و بیشتر دنبال تکرار و کپی هستند. به همین دلیل هم سریال های مناسبتی در دهه ۹۰ اغلب سری دوزی آثار موفق قبلی بودند و خیلی به ندرت دیدیم سریالی با ایده و مضمون جدیدی تولید شود. مثلا سریال «پایتخت» که ابتدا به عنوان یک مجموعه نوروزی با موفقیت و استقبال خوبی مواجه شد را به فصل های متمادی رساندند و آنقدر تکرار شد که هر فصل، ضعیف تر از قبل شد. یا در این سال ها، فصل های جدید «نون خ» ویترین نوروزی سیما را پر می کند. 

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: علاوه بر این ها، سریال های این سال ها، برخلاف خیلی از آثار دهه ۸۰ حال و هوای معنوی و اجتماعی ماه رمضان را یادآوری نمی کنند و سریال های نوروزی نیز ارتباطی با فضای عید و بهار ندارند! ضعف مدیران گروه ها در یافتن ایده ها و ایجاد جریان های تازه، در ۱۰ سال گذشته آسیب زیادی به عرصه سریال سازی سیما وارد کرد و این را در آثار رمضان و نوروزی هم به عینه دیدیم.

وی ادامه داد: به طور مثال، یکی از مدیران سابق گروه های تولید فیلم و سریال در یکی از شبکه ها، آنقدر دستش از ایده خال بود که از یک کارگردان که اتفاقا از نظر فکری و اعتقادی با این مدیر فاصله دارد دعوت کرد تا سری سوم یک مجموعه طنز را هم بسازد! حتی برنامه های گفت وگومحور طی سال های اخیر نیز اغلب به سمت کپی نمونه های موفق قبلی رفتند. یعنی در این سال ها بسیاری از این گونه برنامه ها تکرار «ماه عسل» بودند. موفق ترین برنامه مناسبتی سیما در ماه رمضان، اول «محفل» است و بعد هم «زندگی پس از زندگی» است. دلیل توفیق این برنامه ها هم به مماس بودن آن ها با حال و هوای ماه رمضان بر می گردد و هم به تازگی و بکر بودنشان!

فهیم با بیان اینکه همچنان که باید از فصل دوم «بچه زرنگ» به عنوان یکی دیگر از آثار قابل احترام سیما در ماه رمضان امسال یاد کرد که سعی کرد خلاء پرداختن به شهدای مدافع حرم در عرصه نمایشی و هنری را تاحدودی پر کند اظهار داشت: خلاصه کلام این که برنامه های ماه رمضان اگر بخواهند به موفقیت برسند باید هم خلاقانه و بکر باشند و هم متناسب ماه رمضان. از مدیران و ساختارها مدیریتی که بگذریم باید به خود تولیدکنندگان و فیلمسازان هم اشاره کرد.

خبرنگار فرهنگی روزنامه «کیهان» در همین راستا یادآور شد: یک دلیل موفقیت سریال های ماه رمضان و نوروز در دهه ۸۰ این بود که کارگردان‌هایی که این سریال‌ها را می‌ساختند، آن دوران در اوج شکوفایی به سر می‌بردند؛ فیلمسازهایی مثل رضا عطاران، سیروس مقدم، حسن فتحی، علیرضا افخمی، محمدحسین لطیفی و … آن مقطع در پختگی و آمادگی کامل بودند. هر چند که برخی از این فیلمسازها مدتی است که با صداوسیما همکاری نمی‌کنند، اما مشکل اصلی این است که خود آن‌ها نیز از دوران اوج فاصله گرفته اند. من بعید می‌دانم که رضا عطاران امروز دیگر بتواند سریال‌هایی مثل «خانه به دوش» و «متهم گریخت» را بسازد. محمدحسین لطیفی در دهه ۸۰ «صاحبدلان» را برای ماه رمضان ساخت و در دهه ۹۰ «سر دلبران» را، اما این دو سریال قابل مقایسه نیستند! علیرضا افخمی که اخیرا «احضار» را ساخته با آن افخمی که «او یک فرشته بود» را ساخته بود فرسنگ‌ها فاصله دارد. حسن فتحی الان اگر از نظر فنی هم قوی باشد، اما قطعا نخواهد توانست حس و حال «شب دهم» و «میوه ممنوعه» را دربیاورد چون اغلب این فیلمسازها دچار تنبلی و مادی گرایی شده اند و انگیزه و حال و هوای دهه ۸۰ را ندارند. متاسفانه صداوسیما نیز در یک دهه اخیر غیر از برخی استثناها نتوانسته سریال‌ساز توانمند و وفادار به خودش را تربیت کند. نیروهای جوان هم بعد از ساخت چند سریال، به شبکه نمایش خانگی و سینما کوچ می‌کنند.

وی تأکید کرد: فراموش نکرده ایم که در دهه ۸۰ و تا اوائل دهه ۹۰ بازار برنامه ها و سریال های ماه رمضانی به قدری داغ بود که تماشای آن ها بخشی از مناسک مذهبی مردم شده بود و گویی جزئی از صرف افطار و اعمال عبادی شبانگاهی بود. در آن دوران حتی آن دسته از مردم که در طول سال و در شب‌های معمول، علاقه چندانی به دنبال کردن سریال‌های تلویزیونی نداشتند، با شروع ماه مبارک رمضان، علاقه‌مند به پی‌گیری این‌گونه برنامه‌ها می‌شدند. مسئولان وقت صداوسیما هم به خوبی درک می کردند که حدفاصل افطار تا نیمه شب، یک فرصت مناسب رسانه‌ای و فرهنگی بود. چون در این زمان، حال و هوای فردی و اجتماعی مردم به گونه ای است که آمادگی بیشتری برای پذیرش مضامین اخلاقی و متعالی دارند همچنان که بار مسئولیت رسانه ملی برای تأمین نیازهای مخاطب در این مقطع زمانی افزایش می یابد به همین دلیل هم برنامه ها و مجموعه‌های مناسبتی آن دوران به یکی از خاطرات خوب مردم از تلویزیون تبدیل شده است.

فهیم خاطرنشان کرد: دلیل اصلی به وجود آمدن چنین وضعیتی، ارتباط نسبی آن برنامه ها با حال و هوای ماه رمضان یا عید نوروز بود. بخشی از برنامه هایی که در رمضان دهه ۸۰ می دیدیم، به مفاهیم ماورایی می پرداختند و موضوعات اخلاقی و معنوی را یادآوری می کردند که با فضای ماه رمضان کاملا مناسبت داشت؛ هر چند که نقدهایی هم به این گونه آثار وارد بود و بعضا با اشکالات جدی هم همراه بودند. اما سوژه و داستان آن سریال ها بسیار جذاب و نزدیک به مسائل روزمره مردم بود. سریال هایی مثل «کمکم کن»، «او یک فرشته بود»، «اغماء»، «ملکوت» و… از جمله این آثار بودند.

وی افزود: همچنین سریال های درام و کمدی هم رویکردی نزدیک به مضامین این چنینی داشتند. سریال هایی مثل «صاحبدلان»، «میوه ممنوعه»، «خانه به دوش»، «متهم گریخت» و … نیز محتوایی متمایل به آموزه های اجتماعی دینی داشتند، هر چند که آثار طنز، به طور مستقیم به این موضوعات نمی پرداختند، اما به هر حال، شب های ماه رمضان چون بهجت آمیز و پرنشاط است، این گونه کارها هم با ذائقه مخاطب در این ایام مماس بودند.

این روزنامه نگار متذکر شد: جذابیت برنامه ها و سریال‌های تلویزیونی مناسبتی در دهه ۸۰ به تازگی، نوآوری و خلاقیت این برنامه ها بر می گردد. تمام سریال هایی که نام بردیم، به معنای واقعی کلمه نو و جدید بودند و نمونه مشابه آن ها قبلا پخش نشده بود. هم سریال های ماورایی مثل «اغماء» و «او یک فرشته بود» و هم کمدی هایی چون «گمگشته»، «متهم گریخت» و … بکر بودند و مخاطب موقع تماشای آن ها با دنیای دراماتیک جدید و حیرت انگیزی همراه می شد. حتی درباره برنامه های غیرنمایشی و گفت وگومحور هم این نوآوری و تازگی دیده می شد. مثلا برنامه «ماه عسل» که نمونه اش را در تلویزیون کمتر می دیدیم و طرح موضوعات و قالب جدید این برنامه، توجهات را به خودش جلب می کرد.

فیهم در پایان این گفتگو افزود: همچنان که در سال های اخیر، برنامه «زندگی پس از زندگی» حائز این ویژگی و خاصیت است و به همین دلیل هم موج آفرین و پرمخاطب شده است. یعنی برنامه ای است که ویژگی هایی که نام بردم را داراست؛ هم متفاوت است و در نظر مخاطب، غیرکلیشه است، اما با فضای ماه رمضان مناسبت دارد و هم مخاطب آن به خوبی با آن ارتباط برقرار می کند. امسال هم شاهد یک برنامه خلاقانه و متفاوت و جذاب به نام «محفل» بودیم. برنامه ای که از کلیشه های رایج عبور کرده و بدون غلتیدن در دام ابتذال، مماس با ذائقه رسانه ای مخاطب، به مفاهیم متعالی می پردازد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سینمای دفاع مقدس یک سینمای گرانقیمت است/این سینما به دلیل گران بودن بازگشت گیشه‌اش به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سیدمحمد حسینی با اشاره به اینکه در سینمای ایران برای روایت عملکرد کشورمان در جنگ‌های اخیر منطقه اثر چندانی تولید نشده، تأکید کرد: کشورهایی چون ترکیه که اتفاقاً در کشتار مردم کردنشین حامی داعش بودند، فیلم‌هایی می‌سازند که قصه را برعکس تعریف می‌کنند و خود را در مقابل داعش و قهرمان نجات‌دهنده مردم کرد نشان می‌دهند.

به گزارش سینماپرس، انجمن سینمای دفاع مقدس سال‌هاست که در حوزه تولید فیلم‌های سینمایی در حوزه مقاومت و دفاع مقدس فعالیت دارد و در سالی که گذشت نیز فیلم ضعیف «اتاقک گلی» با سرمایه‌گذاری نجومی و غیر منطقی این انجمن در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

برای شناخت بیشتر از وضعیت فعلی و درک این واقعیت که این انجمن در حوزه تولید آثار سینمایی دچار چرخه معیوب تولید وبزرگنمایی فعالیت‌های خود شده است می‌توان به مرور گفتگو سیدمحمد حسینی (مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس) با ایلنا پرداخت که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

انجمن سینمای دفاع مقدس برای امسال چه برنامه‌هایی در نظر دارد؟

در سالی که گذشت انجمن روی فیلم «اتاقک گلی» سرمایه‌گذاری کرد که به نظر من فیلم موفقی بود و نکته بسیار مهمی که داشت این بود که هم تهیه‌کننده و هم کارگردان هر دو تجربه اولشان بود و علی‌رغم این موضوع فیلم نمره قابل قبول و خوبی گرفت. در سال جدید یک پروژه ملی خیلی بزرگی را شروع کردیم که «ارس» نام دارد و اگر توفیق باشد این فیلم ساخته می‌شود.

مسئله اصلی در اعلام برنامه‌ها دو وجه دارد؛ پروژه‌هایی که در ذهن ما برای ساخت و تولید وجود دارد که الان ۱۵ فیلمنامه آماده برای تولید داریم و در واقع زیرساخت خوبی برای تولید فیلم وجود دارد و یکسری جوان با انگیزه که می‌توانند آثار خوبی تولید کنند و البته وجه دیگر واقعیتی است که در میدان جامه عمل به آن پوشانده می‌شود و همه آن در گروی مسائل دیگری مثل مسائل مالی است. طبیعتاً سینما هنر گران‌قیمتی است و باید زمینه مالی برای تولید فراهم باشد. طبیعتاً نهادها و ارگان‌هایی که می‌توانند فیلم بیشتری تولید کنند جذب سرمایه بهتری داشته‌اند و می‌توانند فیلم‌های بهتری هم تولید کنند. به نظر من این مسئله بسیار مهمی است؛ ما وقتی برنامه‌ای را اعلام می‌کنیم آن برنامه خواست ذهنی ما است اما اینکه خواسته ذهنی جامه عمل پوشانده شود نیاز به سرمایه دارد که باید بتوانیم آن سرمایه را فراهم کنیم.

با توجه به وضعیت جاری اجتماع و بودجه اندک دولت اتفاقی که رخ می‌دهد این است که همچنان تولید همینطور لاغر پیش می‌رود اما باید بدانیم سینمای دفاع مقدس یک سینمای گرانقیمت است و از طرفی این سینما به دلیل گران بودن بازگشت گیشه‌اش به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست و این باعث می‌شود که بخش خصوصی در این حوزه رغبتی نداشته باشد و این سینما صرفاً در حوزه تولیدات ارگانی قرار بگیرد.

این وضعیت در همه دولت‌ها بوده و در همه جای دنیا هم به همین شکل است. کسانی که می‌گویند سینمای آمریکا مستقل است یا معنای استقلال را نمی‌دانند یا اصلاً نمی‌دانند سینما چیست و آمریکا کجاست چراکه در آمریکا سینما اتفاقاً همان دولت است. من تصور می‌کنم آنچه که در ایران رخ می‌دهد در واقع خیلی کوچک‌تر از حمایتی است که در کشورهای دیگر دنیا جریان دارد. در کشورهایی مثل چین، روسیه یا کشورهای اروپایی و… سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی برای سینما صورت می‌گیرد.

یعنی از نظر شما تا امروز در حوزه سینما حمایت‌های کافی و مناسبی از سوی ارگان‌ها صورت نگرفته است؟

برای شما یک مثال می‌زنم که تراژیک است. در جنگ عجیب و غریب منطقه ما مهم‌ترین کنشگر میدان بودیم؛ سوریه، یمن و لبنان را از حلقوم صهیونیست‌ها بیرون کشیدیم و قهرمان‌های جدی واقعی داریم که در این مناطق شهید شدند ولی هند فیلم می‌سازد که در این جبهه‌ها جنگیده و با اشغالگران مبارزه کرده، چین که حتی یک گلوله در این جبهه‌ها شلیک نکرده فیلم ساخته که در این جبهه‌ها می‌جنگد، سوئد هم حتی درباره جنگ‌های منطقه فیلم ساخته، روسیه هر سال فیلم می‌سازد و ترکیه به طور کل واقعیت را در فیلم‌هایش تغییر داده و چیز دیگری به نفع خود روایت می‌کند.

مثلاً در کوهستان سنجار یا بخشی از جنایتی که داعش در فضای کردنشین مرتکب شد با حمایت مستقیم ترکیه بود و اتفاقاً جایی که ترکیه بیشترین حمایت را داشت در همینجا از داعش بود، هنوز هم ادلب در اختیار النصره است و النصره پیاده نظام ترکیه است. ترکیه از داعش در جنایت علیه کردها حمایت کرد اما فیلم «جان فدا» را ساخته که اصلاً واقعیت را تغییر داده و در این فیلم خود را به عنوان نجات‌دهنده مردم کرد معرفی می‌کند.

از نظر شما انفعال ما به دلیل مشکلات اقتصادی است؟

ما در این جبهه‌ها با صهیونیست‌ها مبارزه می‌کنیم اما نمی‌توانیم از این مبارزات فیلم بسازیم و این فاجعه است. مرزهای ما امروز به مدیترانه رسیده، ما در آن مناطق حضور داریم؛ من نمی‌خواهم سیاسی حرف بزنم و همه این حرف‌ها صرفاً بیان واقعیت‌ها است. ما در میدان عمل حضور پر رنگی داریم اما در فضای فرهنگی کاری نمی‌کنیم و خیلی ضعیف هستیم.

حوزه فرهنگ نیاز به سرمایه‌گذاری دارد، در حوزه تولید و زیرساخت باید اقدامات جدی داشته باشیم. چرا فیلمی درباره نیروهای دریایی ما ساخته نمی‌شود؟ ملتی که می‌خواهد رنگ توسعه را ببیند باید به بخش نیروهای دریایی‌اش توجه داشته باشد. دریا فضا و حسی دارد که فیلمساز باید توانایی خلق و انتقال آن حس را داشته باشد اما دلایل زیادی وجود دارد که اصلاً چنین فیلمی ساخته نمی‌شود.

یکی از دلایل اصلی این است که ما اصلاً زیرساخت لازم را نداریم. ما با دزدان دریایی سومالی می‌جنگیم، اصطلاحاً حسابشان را می‌رسیم و اتفاقاً آمریکایی‌ها را از دست دزدان دریایی سومالی آزاد می‌کنید و قهرمان ارتش ما این کار را انجام می‌دهد اما دو سال بعد آمریکایی‌ها «ناخدا فیلیپس» می‌سازند و ماجرا را تحریف شده به نفع خود روایت می‌کنند چون ما اصلاً زیرساخت تولید چنین اثری را نداریم. در واقع در کشور ما زیرساخت تولید بعضی از آثار سینمایی اصلاً وجود ندارد و سرمایه‌گذاری می‌خواهد. اگر ارتش و سپاه از فیلمسازان فیلم دریایی می‌خواهد باید زمینه‌اش را برای ما فراهم کند.

آیا نمی‌توان گفت که ارگان‌های مختلف اهمیت فیلم و سینما را درک نکرده‌اند و به همین دلیل از ساخت فیلم حمایت نمی‌کنند؟

بله ارگان‌های مختلف باید به این درک برسند که سینما و فیلمسازی امروز بسیار مهم است. سینما آنقدر مهم است که می‌تواند نگاه همه دنیا را نسبت به ما تغییر دهد. در همین بحث فیلمسازی در دریا باید بگویم که دریا ادبیات و فضای قابل فهمی برای همه دنیا دارد، تصاویر زیبایی به فیلمساز می‌دهد و علاوه بر ارزش‌های استراتژیک چنین فیلم‌هایی می‌توانند ارزش هنری بالایی هم داشته باشند.

چرا نهادها و انجمن‌های سینمایی که در تولید فیلم نقش دارند به جای جذب سرمایه به فروش بالای فیلمشان در گیشه توجه ندارند که از آن طریق بتوانند به درآمد و سرمایه برای تولید فیلم‌های بعدی برسند؟

ایجاد گیشه نکته بسیار مهمی است، ما باید جذابیت ایجاد کنیم تا زمینه را برای بازگشت سرمایه فراهم شود. در گیشه ایران اگر شما فیلمی با ۱۵ میلیارد تومان بسازید در صورتیکه فیلمتان طنز باشد احتمال دارد که به سرمایه اولیه‌تان برسید. این نشان می‌دهد که گیشه ایران ظرفیت محدودی دارد و برای تولیدات پر هزینه نمی‌توان به آن چندان امیدوار بود.

به نظر من ما باید با کشورهای همسو در اکران فیلم‌هایمان تعامل داشته باشیم. دوره حضور در جشنواره‌ها به پایان رسیده، ما توانایی هنری خود را به دنیا ثابت کرده‌ایم؛ راجر ایبرت درباره فیلم‌های ایرانی می‌گوید: «با پول کافه‌هایی که در فیلم‌های ما خرج می‌شود، ایرانیان فیلم‌هایی می‌سازند که تحسین‌برانگیز است.»

به نظر من ما در حوزه سینما خود را ثابت کرده‌ایم ولی در حوزه گیشه جهانی عملکرد خوبی نداشتیم. ما باید زمینه فروش ایجاد کنیم؛ پاکستان یک سوم مساحت ایران است و نزدیک سه برابر ایران جمعیت دارد و خوراک سینمایی‌اش را هند و ترکیه تأمین می‌کنند و جالب است که مردم پاکستان گرایشی به آن فرهنگ‌ها ندارند و بیشتر مجذوب فرهنگ ایران هستند و سینمای ایران را دوست دارند اما ما بلد نیستیم آنجا گیشه داشته باشیم.

روسیه گیشه سینمای بسیار قدرتمندی دارد، ما با این کشور مشترکاتی داریم در برخی مناطق در جبهه سوریه با این کشور هم‌رزم بودیم و علیه داعش جنگیدیم. ما می‌توانیم با همکاری هم فیلم بسازیم و این قصه‌ها را روایت کنیم.

چرا برای ساخت چنین آثار مشترکی اقدام نمی‌کنید؟

این کار ما نیست، باید رایزنی فرهنگی ما در حوزه دیپلماسی عمومی این اقدامات را انجام دهد. من نمی‌دانم چرا آن‌ها فکر می‌کنند که با یک نمایشگاه ایران باستان کار خود را انجام داده‌اند. قطعاً بسیار خوب است که ما به گذشته‌مان فخر بورزیم و سرمان را بالا بگیریم اما نباید امروز و اکنون را فراموش کرد.

آمریکایی‌ها مقالات و کتاب‌های متعددی چاپ کرده‌اند؛ مثل «بازداری شیعه» که ولی نصر پسر سید حسین نصر این کتاب را نوشته است و در آن به این مسئله اشاره می‌کند که شیعه و ایران دوباره به سمت احیای امپراطوری فارس می‌رود؛ آن‌ها خودشان این حرف را زده‌اند و مشخص است که به قدرت ما پی برده‌اند اما اینکه ما این قدرت را به زبان فرهنگی ابراز کنیم نیازمند ملزومات فرهنگی هستیم، ملزومات فرهنگی با دیپلماسی عمومی فراهم می‌شود و امروز مهم‌ترین دیپلماسی عمومی در دنیا زبان تصویر است.

امروز تصویر زبان ارائه فرهنگ است، کره از یک افسانه دروغین «جومونگ» می‌سازد و ما می‌بینیم و لذت می‌بریم و در عین حال تصور می‌کنیم که آن‌ها تاریخ دارند در حالیکه اینگونه نیست.

به دست آوردن گیشه تنها در کشورهای منطقه شاید به لحاظ اقتصادی برای ما آورده‌ای داشته باشد اما در بحث معرفی فرهنگمان یا اقداماتمان در منطقه لازم است که فیلم‌هایمان در دیگر نقاط دنیا نیز اکران شوند.

به اعتقاد من اگر می‌خواهیم بازار پیدا کنیم اول باید وجه مشترک بازار را با خودمان بسنجیم. در بازار باید چنین کاری انجام دهیم و این ادبیات خاص بازار است. اروپا و آمریکا مطلقاً به مقاومت ما نگاهی نخواهند کرد. اصلاً لازم نیست به بازار آن‌ها توجه کنیم چراکه اگر درگیر این موضوع شویم باید شبیه آن‌ها شویم و ادای آن‌ها را در بیاوریم؛ ما تا هزار سال دیگر هم ادای تروفو را در بیاوریم تروفو نمی‌شویم چون اروپایی نیستیم.

شهید آوینی می‌گوید مردم جهان جان فورد را می‌ستایند چون به شدت آمریکایی است و کوروساوا را می‌ستایند چون به شدت ژاپنی است؛ ما هم باید خودمان باشیم و در واقع باید ایرانی باشیم. اگر خودمان باشیم جهان هم ما را دوست خواهد داشت اما فکر می‌کنم ما امروز کمی درگیر ادا در آوردن شده‌ایم.

به نظر من به دست آوردن بازار اروپا برای ما خیلی سخت است، هر چند که می‌بینیم در این سال‌ها سینمای کره‌جنوبی موفق به انجام این کار شده و هم بازار اروپا و هم بازار آمریکا را به دست آورده است و سینمای ترکیه هم تا حدی موفق شده است. این‌ها سینماهای رقیب ما بودند و همانطور که در خودروسازی به کره باختیم و به این باخت هم افتخار می‌کنیم در سینما هم باخته‌ایم.

چرا باید به باخت افتخار کنیم؟

نمی‌دانم و برایم عجیب است. این تحقیر یک ملت است و اسم خودروسازی‌مان را باید همین بگذاریم؛ تحقیر یک ملت. ما در این حوزه باخته‌ایم و در سینما هم همینطور است.

کره‌جنوبی نگاهش به جشنواره نیست، شاید بعد از سال‌ها چندین جایزه هم در جشنواره‌های آمریکایی و اروپایی برنده شود اما در مقیاس بزرگ‌تر می‌بینیم که تمرکز اصلی آن‌ها روی بازار اروپا و آمریکاست و موفق هم هستند و اتفاقاً کره پس از اروپا و آمریکا در تلاش است که وارد گیشه چین هم بشود، این تلاش را آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها هم می‌کنند؛ مارول رسماً اعلام می‌کند که حاضر است فیلم‌هایش را برای اکران در سینماهای چین سانسور کند و حتی کاراکتر چینی در فیلم‌هایش قرار می‌دهد. این نشان می‌دهد که گیشه اهمیت بیشتری از جشنواره‌ها دارد و گیشه چین یکی از بزرگ‌ترین گیشه‌های جهان است و به دست آوردن آن قاعده‌ای دارد که باید آن را بلد باشیم. اصل ماجرا این است که سینمای مقاومت باید از این پیله خود که فقط برای بیننده داخل ساخته می‌شود، خارج شود و فیلم‌هایی ساخته شوند که هم حکایت‌گر روز باشند و هم بحث مقاومت را مطرح کنند.

به عنوان مثال به نظر من امروز داعش یکی از ترندهای بالای VOD دنیاست؛ فیلم‌ها و سریال‌هایی که درباره‌اش ساخته می‌شوند را همه دنیا می‌بینند؛ این زمینه وجود دارد و عجیب است که ما از آن استفاده نمی‌کنیم.

ما در جشنواره فیلم فجر فیلم‌های پر هزینه‌ای داشتیم که بحث مقاومت هم در آن‌ها مطرح بود اما چرا حتی یک فیلم هم به موضوع روز و داعش نمی‌پردازد و معمولاً نهادها و ارگان‌هایی که چنین فیلم‌هایی می‌سازند بیشتر به گذشته رجوع می‌کنند؟

بله با این نکته موافقم و شاید دلیل آن به این موضوع مربوط می‌شود که ما و در واقع بدنه سینما هنوز باور ندارد که ما در منطقه چه کارهایی انجام دادیم. باور کنید ما خیلی قوی هستیم و کارهای بزرگی انجام دادیم. ما همیشه از نداشته‌هایمان آسیب دیده‌ایم و حالا که از داشته‌هایمان می‌ترسند از این مسئله چیزی نمی‌گوییم و قدر آن را نمی‌دانیم. ما خودمان را باور نکرده‌ایم و با اعتماد به نفس خود را معرفی نمی‌کنیم.

باید این کار را در سینما انجام دهیم، بدنه سینما ما به لحاظ تکنیک هیچ چیزی از دنیا کم ندارد و حتی بعضی از کارگردان‌ها و افراد فنی سینمای ایران در سطح یک دنیا یا حتی شاید جزو افراد منحصر به فرد دنیا باشند اما دریغ و افسوس که از این توانایی استفاده‌ای نمی‌شود.

در فیلمنامه‌هایی که انجمن سینمای دفاع مقدس در دستور ساخت دارد، به موضوع روز نیز پرداخته شده است؟

بله فیلمنامه بسیار خوبی درباره داعش داریم و به نظر من حتی این فیلمنامه حیرت‌انگیز است اما اینکه چه زمانی ساخته می‌شود همه چیز به پول و سرمایه وابسته است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حمایت ما از جریان‌هایی است که در راستای تقویت ارزش‌های انقلاب اسلامی باشد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: جمعی از فعالان مردمی فرهنگ و هنر استان فارس در دیدار با محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به بیان مسائل، مشکلات، دیدگاه ها و دغدغه های خود پرداختند.

به گزارش سینماپرس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه سفر یک روزه خود به شیراز در جمع فعالان مردمی فرهنگ و هنر این استان در سالن شهید دستغیب حرم مطهر شاهچراغ (ع) حضور یافت و پای صحبت ها و درد دل های آنها نشست.

ایجاد نظام صنفی و هنری، فعالیت فرقه های مختلف در شیراز، لزوم حفظ گویش شیرازی، حمایت از فضای رسانه ای فارس، توجه به حوزه سینمایی، حل مشکلات حوزه موسیقی، توجه به نقش زنان در تاریخ انقلاب، افزایش بودجه مساجدو ساماندهی حقوق عکاسان خبری از مهمترین مسائل و دغدغه هایی بود که در این نشست از سوی فعالان مردمی فرهنگ و هنر مطرح شد.
ایجاد نظام صنفی هنری نخستین موضوعی بود که در این نشست از سوی ‘چیزفهم’ هنرمند خوشنویس شیرازی مطرح شد.

وی گفت: پزشکان و مهندسان اگر بخواهند در حوزه خود مساله ای را دنبال کنند این کار را از طریق نظام پزشکی یا نظام مهندسی دنبال می کنند اما جامعه هنری از چنین نظام صنفی محروم است.
وی افزود: باید با ایجاد یک نظام صنفی هنری، تمام فعالیت های هنری زیر نظر این نظام صنفی قرار گیرد.

امام جمعه شهرک های شمال غرب شیراز نیز با بیان اینکه شیراز از قدیم از محورهای فعالیت فرقه ها بوده است، گفت: خاستگاه برخی فرقه ها از جمله بهابیت که از دل آن بهائیت شکل گرفت شیراز است.

حجت الاسلام محسن روحانی افزود: برخی از آثار تاریخی که مورد سوء استفاده برخی جریانات قرار می گیرد نیز در شیراز است و این منجر شده که فرقه های مختلفی در این شهر فعال باشند.
وی ادامه داد: بخشی از مکتوبات برخی از این جریانات و فرقه ها به راحتی چاپ و منتشر می شود مکاتوبات و کتاب های مربوط به مکتب غنی اسلام و یک گراش قوی مانند تشییع به شکل ضعیف به چاپ می رسند.

غلامعلی خوشبخت شاعر شیرازی و برنده کتاب سال استان فارس هم گفت: لهجه و گویش شیرازی سرشار از عطر بهار نارنج شیراز و نوازش گر و میهمان نواز است.

وی افزود: سعدی و حافظ و شاه داعی الله نیز به گویش شیرازی اشعاری سروده اند اما امروز این گویش در حال فراموش شدن و از دست رفتن است.

این شاعر ادامه داد: اگر بخواهیم کتابی در این زمینه منتشر کنیم با توجه به شرایط اقتصادی مقدور نیست.

خوشبخت اظهارکرد: شاعرانی که با گویش شیرازی شعر می سرایند نیازمند حمایت و تشکیل یک انجمن هستند.

علیرضا پرنیان دبیر خبرگزاری مهر در استان فارس هم گفت: امروز فضای رسانه ای این استان به رغم حمایت های استاندار و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، فاقد حامی و پشتیبان است.

وی افزود: اگر این روند اینگونه ادامه یابد، طی یک و نیم سال آتی تعداد روزنامه های استان کمتر از تعداد انگشتان یک دست خواهد شد.

مجتبی الله مرادی فعال سینمایی هم، کمبود امکانات و عدم همکاری مناسب دستگاه های اجرایی را از جمله دلایل نامطلوب بودن وضعیت سینما در فارس دانست و گفت: اگر سینما به پیشرفت برسد قطعا استان نیز پیشرفت خواهد داشت.

وی ادامه داد: از طریق سینما می توان فرهنگ غنی مردم فارس و شیراز را نیز منتقل کرد.

این فعال سینما اضافه کرد: به رغم فراهم بودن شرایط و توانمندی، هیچ سریال و مجموعه تلویزیونی که بخواهد گویش و فرهنگ و هنر مردم این دیار را معرفی کند نداشته ایم.

اسلامی فعال قرآنی هم، ضمن ابراز نگرانی از تعطیل شدن ۷۰ درصد موسسه های قرآنی طی حدود ۲ سال گذشته گفت: علت این مساله بی توجهی نسبت به زیربنای مسائل قرآنی است.

وی افزود: در نمایشگاه قرآنی به ۱۶۰ موسسه استان فارس قوا داده شد که بن هایی در اختیار آنها گذاشته می شود اما این مساله تاکنون محقق نشده است.
این فعال قرآنی ادامه داد: باید تحول در مسائل قرآنی مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیده شود.

هدایت رضایی از فعالان حوزه موسیقی هم گفت: باید به موسیقی به عنوان یک هنر تاثیرگذار توجه کنیم.

وی افزود: در شیراز سال هاست که مشکلات بسیاری در حوزه موسیقی داریم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هماهنگی دیگر وزارتخانه ها باید در جهت بررسی و حل این مشکلات گام بردارند.

جوکار از فعالان حوزه زنان و خانواده نیز، با اشاره به نقش زنان در عرصه خانواده و اجتماع گفت: استان فارس دارای ۱۵۰ شهیده زن است و نخستین شهید زن تاریخ انقلاب اسلامی است.

وی افزود: با این وجود اما تاکنون هیچ تولیداتی در زمینه نقش زنان انقلابی نداشته ایم.

این فعال حوزه زنان ادامه داد: باید در زمینه نقش زنان بودجه اختصاصی دیده شود و از بانوان ارزشی و انقلابی در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری استفاده شود.

امین برنجکار هنرمند عکاس نیز با اشاره به میزان حقوق و دستمزد عکاسان گفت: حقوق این عکاسان یک سوم حقوقی است که از سوی انجمن صنفی عکاسان خبری تعیین می شود.

وی افزود: اگر عکاسی هم به این وضعیت حقوقی معترض شود بلافاصله گفته می شود که افراد دیگری با همان حقوق آماده جایگزین شدن هستند.

این عکاس ادامه داد: این مساله موجب شده که عکاسان خبری از امنیت شغلی هم بی بهره باشند.

محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این دیدار بیان کرد که چنین گفت و گوهایی پیش از هر چیز برای من و همکارانم مغتنم است چرا که اصحاب فرهنگ هنر و رسانه با موشکافی و تیزبینی مسائل و مشکلات را رصد می‌کنند و به اطلاع ما تصمیم گیران و تصمیم سازان می رسانند.

وی اظهار داشت: خود را مستحق هرگونه انتقاد و پیشنهاد سازنده می‌دانیم و ابایی از پذیرش اشکالات و اشتباهات نداریم.

اسماعیلی عنوان کرد: در یک دهه گذشته به ویژه دو دهه منتهی به پایان قرن در همه بخش های فرهنگی به تدریج حوزه حکمرانی فرهنگ تضعیف شد و بخش عمده ای از وظایف و مسئولیت های حمایتی و نظارتی از دست حکمرانی فرهنگی خارج شد.

اسماعیلی اضافه کرد: در سال ۸۴ حجم اقتصاد کتاب در کشور بالغ بر ۲۵۰ میلیارد تومان بود و بودجه در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد در حوزه کتاب ۸۰ میلیارد تومان بود. همچنین در سال ۱۴۰۰ اقتصاد کتاب ۸۵۰۰ میلیارد تومان و بودجه نظارتی ارشاد ۳۰ میلیارد بود.

وی ادامه داد: در حوزه نمایشی در یک دهه اخیر با تدابیر دولت قبل به تدریج در جریان یک فضای جدید تولیدات نمایشی قرار گرفته که کمترین همراهی را با سیاست های نظام داشت. این در حالیست که در حوزه رسانه ها با ایجاد شبکه های جدید مجازی و الکترونیکی فضای کار برای رسانه های مکتوب و سنتی به شدت کاهش داد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: در دولت مردمی گام اول باز گرداندن مرجعیت به حکمرانی فرهنگ در اداره کشور است.

اسماعیلی با اشاره به فعالیت بیست ماهه خود در این وزارتخانه افزود: با خوشبختی اعلام می کنیم که بخش مهم و بیش از توقع ما برنامه ها به پیشرفت رسیده است. این در حالیست که دولت علی رغم تمام مشکلاتی که در حوزه های اقتصادی، مدیریتی و تنظیم بازار وجود داشت اما دولت در حوزه فرهنگ و هنر به جد وارد کار شد.

اسماعیلی همچنین عنوان کرد: در سال ۱۴۰۲ با هماهنگی ایجاد شده بخش زیادی از مطالبات دهه های گذشته در حوزه ارتقای وضعیت بودجه‌ای حوزه فرهنگ و هنر و رسانه رفع شد.

این مقام مسئول در ادامه با بیان اینکه در قانون برنامه ۱۴۰۱ در تبصره ۹ بندی تحت عنوان مجاز بودن ورود سرمایه گذار مطرح شد، گفت: در سال جاری این موضوع را به تکلیف یک درصدی شرکت و بانک ها تغیییر داده و چندین برابر بودجه ای که از اختیار دستگاه های دولتی است این بودجه وجود دارد و آیین نامه آن در حال تصویب است و تمام این ظرفیت را به جهت حمایت، هدایت و نظارت و هزینه کرد در حوزه مؤسسات و انجمن های علمی و هنری به کار گرفته ایم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس خاطر نشان کرد: این اقدام تاریخی در حال وقوع است و این گام برای اغلب استان ها در نظر گرفته شده است.

اسماعیلی اضافه کرد: بالغ بر ۱۲ میلیارد تومان به صورت مستقیم به استان فارس در ابتدای دولت سیزدهم به مؤسسات فرهنگی تخصیص داده شد. اما این نکته را باید در نظر داشت که ما به دنبال پول‌پاشی نیستیم و بلکه ‌ارتقاء کمی و کیفی شاخص‌های فرهنگی کشور را دنبال می‌کنیم. وزیر فرهنگ و ارشاد در این جلسه در پرسش یکی از فعالین فرهنگی در خصوص عدم ساخت فیلم با عنوان بانوان شهیده پاسخ داد: این قصوری است که در همه دوره های مدیریتی شاهد آن بودیم اما این آمادگی را جهت اجرا و انجام هر کاری در حوزه نمایش داریم.

اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود به حوزه سیاست دولت در مسائل فرهنگی اشاره و عنوان کرد: سیاست دولت در قبال مسائل فرهنگی کاملا روشن است و قانون‌گرایی را در حوزه فرهنگ و هنر به جد دنبال خواهیم کرد و ما به دنبال ایجاد تعامل و همگرایی با همه اقشار فرهنگی و هنری هستیم.

‌وی با تأکید بر اینکه با حمایت های ما معطوف به جریان هایی که در راستای تقویت ارزش های انقلاب اسلامی است، افزود: ما از فعالیت هیچکس جلوگیری نخواهیم کرد تا زمانیکه از قانون خارج نشده باشد و حمایت ما از جریان هایی است که در راستای تقویت ارزش های انقلاب اسلامی باشد.

وی گفت: امیدواریم با حل مشکلات و مسائلی که در این نشست توسط فعالان مردمی فرهنگ و هنر مطرح شد، در نشست بعدی شاهد رضایتمندی نسبی آنها باشیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مجسمه‌ای که از یک قتل ناموسی الهام گرفته شد/ بیان احساسات با سنگ‌


سید رحیم حسینی درباره نمایشگاه «تلاطم» و آثارش توضیحاتی داد و تاکید کرد باور دارد که این سنگ‌های سخت به کمکش آمده‌اند تا احساساتش را به نمایش بگذرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

روایت فرخ نعمتی از حضورش در سریال تاریخی «آتش و باد»

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

فرخ نعمتی باریگر سینما و تلویزیون درباره سریال«آتش و باد»گفت: در سریال«آتش و باد» نقش مباشر خان را بازی می‌کنم، این سریال روایتگر دوره مشروطه است و مشروطه جز دوره‌هایی به شمار می‌آید که مردم شناخت بیشتری نسبت به آن دارند.

وی افزود: داستان این سریال در شیراز اتفاق می‌افتد و سریال آتش و باد، ولی یکی از عمیق‌ترین فیلمنامه‌هایی است که من دیده‌ام. سه آدم باسواد چهار سال روی موضوعی تحقیق کرده‌اند تا به صورت فیلمنامه درآمده و ساخته شود. از همین تحقیقات می‌توان به عنوان مرجع استفاده کرد.

 

روایت فرخ نعمتی از حضورش در سریال تاریخی آتش و باد

بازیگر سریال مدار صفر درجه عنوان کرد: داستان سریال«آتش و باد» از یک جریان واقعی الهام گرفته شده است و قصه‌های متنوع و جذابی را در سریال شاهد هستیم. مخاطبان علاقمند و حرفه‌ای از سریال استقبال خواهند کرد.

نعمتی اظهار کرد: هر مقطع تاریخی اگر درست ارائه شود، طرفداران خودش را خواهد داشت و خیلی از مقاطع تاریخی هنوز برای ما ناشناخته است و باید به این نکته توجه کنیم که زمان تحقیق برای ساخت یک اثر تاریخی بسیار حائز اهمیت است و باید زمان بسیاری برای تحقیق و بررسی یک مقطع تاریخی داشته باشیم تا با تسلط کافی کار خوبی را برای مخاطب آماده کنیم.

گفتنی است «آتش و باد» روایتی در دل تاریخ است که عشق، آتش خشم را شعله ور می‌کند. این سریال با یک جنگ بزرگ ادامه پیدا می‌کند و همزمان پرداخت‌هایی به فراز و فرود‌های تاریخی ایران در عصر مشروطه دارد.سریال آتش‌وباد قرار بود در ۴۵ قسمت روی آنتن برود، اما با توجه به قرار گرفتن آن در کنداکتور نوروز و رمضان و کوتاه شدن زمان هرقسمت، تعداد آن به ۵۸ قسمت افزایش پیدا کرده است.

 

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

زندگی شخصی‌ام بیشتر برای مردم جالب است!/ من فداکاری نکردم – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

مهوش وقاری بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره تازه‌ترین فعالیت‌های هنری خود توضیح داد: در حال حاضر کار خاصی را در دست ندارم و تنها چند پیشنهاد داشته‌ام و به‌قول معروف آن‌ها را در آب نمک نگه داشته‌اند و هنوز قطعی نشده است. حتی چند پروژه فیلمنامه هم ارسال کرده‌اند اما نمی‌دانم به چه دلیلی پروژه‌ها اینگونه متوقف می‌ماند. درباره این پروژه‌هایی هم که پیشنهاد داشته‌ام، فعلاً خبری نشده است.

وی ادامه داد: در مقطعی به دلیل بیماری همسرم (زنده‌یاد محسن قاضی‌مرادی) از کار فاصله گرفتم و اینگونه نبود که این فاصله گرفتن خودخواسته باشد. بیشتر زمانم را وقف پرستاری از همسرم می‌کردم و می‌خواستم زمان بیشتری در کنارش باشم و همین شرایط باعث شد که مدتی نتوانم فعالیت داشته باشم. امروز هم این دوره کم‌کاری پشیمان نیستم. واقعاً دوست داشتم فعالیت حرفه‌ای داشته باشم اما مهمتر برایم این بود که احساس می‌کردم با زمانی که صرف می‌کنم دارم به آدم دیگری زندگی می‌بخشم و این برایم ارزش داشت.

بعد از مدتی بی‌کاری انگار دوباره مبتدی می‌شوی!

وقاری درباره دل‌تنگی‌اش برای فعالیت هنری گفت: کار ما به‌گونه‌ای است که وقتی مشغول به کار هستیم، مدام تجربه کسب می‌کنیم و همین باعث می‌شود که دلهره و اضطراب‌مان هم نسبت به کاری که انجام می‌دهیم کمتر شود اما وقتی برای مدتی کار نمی‌کنیم، انگار اعتماد به نفس خودت را از دست می‌دهی و وقتی تصمیم مجدد برای شروع به کار می‌گیری، حالت یک فرد مبتدی را پیدا می‌کنی.

این بازیگر درباره حضور پررنگ‌تر خود در کارهای تلویزیونی به نسبت کارهای سینمایی توضیح داد: من کار در هر دو حوزه را دوست دارم و خیلی برایم تفاوتی ندارد اما معمولاً در این سال‌ها پیشنهادهای تلویزیونی بیشتری به نسبت پیشنهادهای سینمایی داشته‌ام. از طرف دیگر ما جزو گروهی هستیم که با تلویزیون شناخته شدیم و جزو اولین گروه‌هایی بودیم که در سال‌های بعد از انقلاب آغاز به کار کردیم و از این منظر تلویزیون برایمان حکم خانه را داشت و دارد.

زندگی شخصی‌ام بیشتر برای مردم جالب است!/ من فداکاری نکردم
مهوش وقاری همراه با زنده‌یاد محسن قاضی‌مرادی

فکر نمی‌کنم برای همسرم کار ویژه‌ای کرده‌ام

وی درباره واکنش‌های مردم در کوچه و خیابان نسبت به خود هم گفت: واقعاً حس خوبی دارم و مردم به من خیلی لطف دارند. برایم عجیب است که به نظرم می‌رسد آن روزهایی که بیشتر کار می‌کردم شاید کمتر از این روزها که کم‌کار شده‌ام مورد لطف مردم قرار می‌گرفتم. نمی‌دانم دلیلش چیست. شاید این توجه به دلیل جنس همراهی‌ام با همسرم باشد. البته من از نظرم خودم کار ویژه‌ای برای همسرم نکردم اما گویی این مراقبت از همسر برای مردم اتفاق ویژه‌ای بوده است. وقتی با من مواجه می‌شوند جلو می‌آیند و بابت این همراهی تا آخرین روزها از من تشکر می‌کنند. این حس مردم به من برای خودم جالب است که احساس می‌کنند من فداکاری ویژه‌ای کرده‌ام اما خودم چنین حسی ندارم.

وقاری درباره اینکه مردم با کدام نقش‌هایش بیشتر او را به یاد می‌آورند، گفت: از آنجایی که سال‌هاست کار تازه‌ای نداشته‌ام مردم بیشتر خودم را به جا می‌آورند و اظهار لطف می‌کنند. به نظر می‌رسد شرایط زندگی شخصی‌ام برایشان جالب‌تر بوده است چرا که بلافاصله هم از محسن (قاضی‌مرادی) یاد می‌کنند و تلاش می‌کنند به سبک خودشان به من تسلی بدهند.

این بازیگر درباره شرایط گروه‌های تولید برای دعوت به همکاری هم گفت: دوره ما اینگونه نبود که این اندازه شاهد باندبازی در گروه‌های مختلف باشیم. الان هم درست نمی‌بینم که خودم بخواهم درخواست حضور در یک پروژه را داشته باشم. واقعاً هم می‌توان گفت گله‌مندیم. این بخشی از بی‌رحمی شغل بازیگری است. اینکه وقتی مدت کوتاهی دیده نمی‌شوی، انگار حذف شدی و دیگر وجود نداری. اینکه برایم ارزشمند است این است که مردم ما را فراموش نمی‌کنند اما آن‌ها که همکاران ما هستند و باید دعوت به کار کنند گویی فراموش کرده‌اند که ما هم هستیم!

مشاهده خبر از سایت منبع