X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

برپایی گالری پوسترهای ایرانی در پراگ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پوستر آثار سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گالری «تری پوستر» در شهر پراگ کشور چک به نمایش گذاشته می شود.

به گزارش سینماپرس، در حاشیه برگزاری هشتمین دوره از جشنواره فیلم ایرانسی‌ (ÍRÁN:CI) و با همکاری مرکز سینمای فارسی (FCC) مجموعه پوسترهایی از تولیدات سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گالری سینمایی «تری پوستر» به نمایش در آمده و تا پایان ماه ژانویه سال آتی میلادی در این مجموعه قابل دیدن است. این پوسترها گزیده آثاری است که توسط هنرمندانی از جمله مرتضی ممیز، عباس کیارستمی، فرشید مثقالی و ابراهیم حقیقی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از آغاز کار تا سال ۱۳۷۰ تولید شده است.  

علی بختیاری کیوریتور این مجموعه با اشاره به اینکه بر اساس علاقه شخصی از اوایل دهه ۱۳۸۰ شروع به گردآوری این مجموعه کرده است، گفت: در طول این سال‌ها، این مجموعه بزرگ تر و بزرگ تر و کم کم به علت پوشش های تاریخی- فرهنگی قابل مطالعه شد. تا به امروز از دل این مجموعه بسیاری نمایشگاه، کتاب، مقاله و پایان نامه بیرون آمده است اما همچنان در حال گسترش آن هستم.

بختیاری که تاکنون قطعاتی از این مجموعه شخصی را به دلیل اهمیت تاریخی‌شان به موزه‌ها اهدا کرده است در ادامه توضیح داد: مجموعه ای که با همکاری فستیوال فیلم‌ ایرانسی به نمایش در آمده، شامل ۵۷ پوستر از تولیدات سینمایی کانون پرورش فکری  کودکان و نوجوانان از ابتدا تا میانه‌ دهه‌ ۱۳۷۰ شمسی است. میراث گرافیکی کانون یکی از مهمترین نقاط تاریخ طراحی گرافیک در ایران است و با هر چه بیشتر دیده شدن آن، فرصت مطالعه و بازبینی آن بالا می‌رود.

وی در پایان درباره آثاری که در این مجموعه به نمایش درآمده است، عنوان کرد: در این مجموعه پوستر فیلم‌هایی مانند «لباسی برای عروسی»، «هفت‌تیرهای چوبی»، «سیاه و سفید»، «کلید»، «مشق شب»، «زندگی و دیگر هیچ» از طراحانی چون فرشید مثقالی، ابراهیم حقیقی، عباس کیارستمی … به نمایش در آمده است.

«تری پوستر» پلتفرمی است که در سال ۲۰۰۵ میلادی توسط تری گیلیام فیلمساز آمریکایی در شهر پراگ کشور چک و در سینمای اسویتوزور افتتاح شد. این سینما زیرمجموعه سالن های نمایش آیروفیلم است.

دوره هشتم جشنواره ایرانسی از تاریخ پانزدهم تا بیست و ششم ژانویه ۲۰۱۹ برابر با ۲۵ دی‌ماه تا ششم بهمن ماه سال جاری در ۲ کشور جمهوری چک و اسلوواکی با همکاری مرکز سینمای فارسی (FCC)  برگزار می شود و بیش از سی اثر از سینمای مستقل ایران در بخش های گوناگون جشنواره در ۱۰ سینما و در سه شهر به نمایش در می‌آیند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی روشنفکران خشونت ذاتی درونشان را به حکومت نسبت می‌دهند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: معادی در نشست خبری فیلمش ادعا کرده بود دهه شصت، دهه خشنی است اما ایرج ذکایی روشنفکر در ایام کودکی و نوجوانی آنطور که در فیلم نشان داده می‌شود خشن تربیت شده است.

با توجه به فعالیت‌های پیمان معادی در داخل و خصوصا خارج از کشور انتظار می‌رفت که پس از تجربه حضور در آثار سینمایی بین‌المللی و پس از تجربه ناموفق «برف روی کاج‌ها»، «بمب؛یک عاشقانه» فیلم هیجان‌انگیزتری باشد که نیست. چطور می‌شود معادی در بازیگری به مرز تالیفی حرفه‌ای، فراتر از سطح استاندار بازیگری در ایران دست یافته، اما در کارگردانی هنوز مهر مولف را نمی‌توان بر پیشانی‌اش الصاق کرد و سطح آثارش از عاشقانه‌های کمپانی حسین فرح‌بخش فراتر نرفته است. انتظارها از معادی بسیار بالاست و اصحاب رسانه منتظرند او به عنوان آلترناتیوی جدی در مقابل فرهادی، قد علم کند. اما دوبار پیاپی این انتظار برآورده نشده است.

پس از دیدن «بمب؛ یک عاشقانه»، آرزو می‌کنیم دوست عزیز روشنفکرمان مجالی چون شب‌های خاطرانگیز موشک‌باران برایش فراهم می‌شد و کتاب بیشتری می‌خواند. کما اینکه مدل کتاب دست گرفتن معادی نشان می‌دهد این بازیگر، نویسنده، تهیه کننده سینما، کتاب‌خوان حرفه‌ای نیست. روشنفکران عزیزمان به علت همین نخواندن، وامانده‌اند و اگر فرض کنیم معادی کتاب‌خوان حرفه‌ای هم باشد (حداقل برای ژست) خواندن در او تاثیری نگذاشته است و مولف بمب، دقیقا مثل ایرج ذکایی در متن اثر کتاب می‌خواند. ایرج روشنفکر بمب، کتاب‌خوان است اما خواندن تاثیری در سلوک و زیست او ندارد. معادی و ذکایی فرقی نمی‌کنند، داخل فیلم یا خارج از فیلم، از برج‌های عاج خود (محدودیت‌های اجتماعی) پایین نمی‌آیند، تا کمی آگاهی عمومی‌اشان ارتقاء پیدا کند و جهان‌بینی همسویی با جامعه پیدا کنند. ذکایی، معادی است و معادی زکایی.

ذکایی اگر کتاب‌خوان است، فهم اجتماعی متوسطی دارد چرا با دانش آموزانش خشن برخورد می‌کند؟ کدام سیستم آموزشی و حکومتی حق برخورد خشن را به ناظم مثلا روشنفکر با دانش‌آموزان  می‌دهد؟

او ناظم است اما دانش‌آموزان را نمی‌فهمد تا اینکه از برج عاج خود پایین می‌آید و یک شب به پناهگاه می‌رود و دخترک نوجوانان (معشوقه سعید) را می‌بیندو به محض همسانی با بدنه جامعه ذره‌ای از مفهوم عشق را درک می‌کند.

بمب موید یک مسئله مهم است که  لژیونر شدن عالیجناب معادی تاثیر بر روند فیلمسازی‌اش نگذاشته و فیلمساز درگیر نمایش عاشقانه‌های عقب مانده‌ای است که با گفتن یا نگفتن، به وصل یا فصل می‌رسد. روشنفکر حتی در عاشق بودن و عشق ورزیدن است الکن است و این چگونه عشقی است؟ این عشق کجایی است؟ بحث دو عشق موازی مطرح شده در فیلم به یک عشق نمایشی همذات پندارانه منجر نمی‌شود و توصیه نگارنده به فیلمساز برای فهمیدن مفهوم نمایشی عشق دیدن دوباره آثار ویلیام وایلر فقید و توجه به آکسیون‌های انسانی عاشق پیشه‌گان در مجموعه آثار اوست.

اما ابعاد مردم شناسی فیلم ضعف بنیادین دارد و فیلمساز صراحت و جرات سیاسی ندارد و  برای از میان بردن ضعف خود، مدرسه را به عنوان تمثیلی از جامعه نشان می‌دهد که مدیر آن با لحنی شلخته و خشونت بار شعارهای رسمی را سعی دارد به دانش‌آموزان حقنه کند اما دانش آموزان شعارهای رسمی را نمی‌پذیرند و در حرکتی اعتراضی ترانه‌های عاشقانه داریوش اقبالی را روی در و دیوار دستشویی مدرسه حک می‌کنند. مدیران مدرسه تلاش می‌کنند شعارهای سیاسی رسمی آن دهه را روی دیوار مدرسه با خط خوش به نگارش درآورند. فیلمساز روی این تعارضات تاکید نمایشی ریزبینانه‌ای دارد که متاسفانه با یک مردم شناختی دقیق از دهه شصت می‌توان دریافت پس از رای ۹۸ درصدی مردم به جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ و در ادامه آن جنگ تحمیلی، عدم پذیرش شعارهای رسمی از جانب حکومت و ساز مخالف زدن با نگارش ترانه داریوش اقبالی آنهم در دهه شصت، چفت به فیلم نمی‌شود، چون این رفتار از سوی مردم و نوجوانان آن دهه کنشی عمومی نبود.  

فیلمساز در فرامتن به خشونت در دهه شصت اشاره می‌کند و عالیجناب معادی با همان دو پهلویی به شکلی محافظه کارانه تلاش می‌کند این خشونت را به حکومت نسبت دهد.

فیلم را که بررسی می‌کنیم درخواهیم یافت شخصیت محوری و مورد علاقه فیلمساز، ایرج ذکایی است. ایرج ذکایی تجلی همان شخصیتی است که کارگردان با او همراه است و در این همراهی معادی به ایفای این نقش می‌پردازد. ذکایی روشنفکر است، ظاهرا؛ حداقل اطوارش روشنفکری است و پدر همسرش عبارت روشنفکر را به دلیل خواندن زیاد کتاب در موردش به کار می‌برد. خب روشنفکران کتاب خوانده نباید با خشونت ایدئولوژیک حکومت و دهه شصت همراه باشند. اما چرا ذکایی در اداره نظم مدرسه از خشونت به عنوان ابزار مدیریتی در مواجه با نوجوانان و شاگردان مدرسه استفاده می‌کند و صورتش نشان می‌دهد او از این خشونت لذت می‌برد.

 شخصیت ذکایی در منظم کردن صف‌ها از ترکه‌ چوبی که در دست دارد استفاده می‌کند و در همان نماهای نخستین محکم به پای بچه‌ها می‌کوبد. تصویر و حالات صورت ذکایی به مخاطب القا می‌کند که روشنفکر عزیزمان تلاش می‌کند انتقام ناکامی در زندگی شخصی‌اش را از دانش آموزان بگیرد.

عالیجناب معادی در نشست خبری ادعا می‌کند دهه شصت، دهه خشنی است اما ایرج ذکایی روشنفکر در ایام کودکی و نوجوانی آنطور که در فیلم نشان داده می‌شود خشن تربیت شده است. خودش در فیلم اعتراف می‌کند و خاطره رقابت خشن خود را با آویزان شدن از تراس مطرح می‌کند و در چنین شرایطی با لگد زدن به یکدیگر امکان افتادن هر کدام از آنها وجود دارد. خشونت در وجود ذکایی روشنفکر عزیزمان نهادینه شده و نگارش چنین صحنه‌های و اجرای آن در فیلم جوشیده از فطرت مولف روشنفکر عزیزمان جناب معادی است.

برداشت ما از این زوج این است که هر دو متولدان دو الی سه  دهه قبل هستند و تربیت خشونت آمیز ایرج در دوران کودکی ربطی به دهه شصت و حکومت جمهوری اسلامی و حتی جنگ ندارد. خشونت در ذات تربیت روشنفکر ایرانی است. محیط و نحوه زیست بسیاری از روشنفکران طبقه میدل کلاس از دوره رضاخانی خشن بوده و پس از ۲۸ مرداد ۳۲ به مراتب رادیکال‌تر شده است.

بمب کلی اشکال سینمایی ندارد و مولف سعی در ساختن فیلمی جسورانه داشته که موفق به این کار شده است. بمب، خوش رنگ و زیباست اما فاقد پشتوانه علمی در مردم‌شناسی و تاریخ اجتماعی دهه شصت. این مسئله در نقد مبسوط‌تری حین اکران عمومی قابل طرح است. اما بمب یک نقطه عجیب مسحور کننده دارد. بمب موسیقی مسحور کننده‌ای دارد. کافیست در حین تماشای فیلم برای بار دوم فیلم را با چشم بسته تماشا کنیم. موسیقی خیلی جلوتر از فیلم است و با شنیدن موسیقی فیلم و بدون هیچ تصویری می‌توانیم نوستالوژی دهه شصت را یکبار دیگر مرور کنیم. در واقع موسیقی بمب از تصاویر فیلم زیباتر است.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اعلام آمار نهایی آثار ‏‏رسیده به یازدهمین جشنواره تجسمی فجر – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: با پایان گرفتن مهلت ارسال آثار به یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، آمار نهایی آثار ‏‏رسیده به جشنواره اعلام شد.‏

به گزارش سینماپرس، ابراهیم حقیقی دبیر ‏‏یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی با اعلام این خبر که در دوره یازدهم آثار رسیده به ‏‏جشنواره در ۱۰ رشته هنری، رشدی بیش از ۲ برابر نسبت به دوره قبل داشته است، گفت: در این ‏‏دوره از جشنواره و پایان مهلت دریافت آثار که روز گذشته دوم دی ماه بود، ۱۳۷۹۲ اثر از ۵۷۶۱ ‏‏هنرمند توسط دبیرخانه دریافت شده و این رقم بسیار امیدوار کننده است.‏

به گفته وی، در این دوره از جشنواره هنرهای تجسمی فجر در رشته عکاسی ۵۴۲۳ اثر از ‏‏‏۱۹۴۲ نفر، در رشته نقاشی ۳۰۷۰ اثر از ۱۳۲۴ نفر، در رشته تصویر سازی ۱۴۴۷ اثر از ‏‏‏۵۶۶ نفر، در رشته گرافیک ۱۳۱۷ اثر از ۵۴۶ نفر، در رشته خوشنویسی ۵۵۵ اثر از ۲۵۵ ‏‏نفر، در رشته هنرهای جدید در سه شاخه ویدئو، پرفورمنس و چیدمان در مجموع ۵۴۲ اثر ‏‏از ۳۰۴ نفر، در رشته کارتون و کاریکاتور ۴۲۲ اثر از ۱۵۷ نفر، در رشته نگارگری ۳۳۷ ‏‏اثر از ۸۵ نفر و در رشته سرامیک ۱۵۶ اثر از ۸۵ نفر به دبیرخانه رسیده است. ‏

دبیر یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر بیان کرد: در این دوره از رویداد ‏‏‏۳۸۷۸ نفر در یک رشته و ۸۷۲ نفر در ۲ ‏رشته شرکت کرده اند که در مجموع تعداد کل ‏‏شرکت کنندگان ۵۷۶۱ نفر است. همچنین ۲۹۳۷ نفر از شرکنندگان را خانم های هنرمند ‏و ‏‏‏۲۸۲۴ نفر را آقایان هنرمندان تشکیل می دهند. ‏

به گفته حقیقی، از ۳۱ استان کشور به این رویداد، اثر ارسال شده است که استان تهران با ‏‏‏۲۲۵۷ شرکت کننده بیشترین شرکت ‏کنندگان این رویداد را به خود اختصاص داده است و در رتبه های بعدی استان های خراسان رضوی، اصفهان، البرز، فارس، آذربایجان شرقی، خوزستان گیلان و مازندران قرار دارند.

این گرافیست افزود: نکته قابل توجه در این دوره نسبت زمان فراخوان و تعداد آثار رسیده است. در ادواری از جشنواره روزهای فراخوان بیش از سه ماه بوده است اما در این دوره ما فقط ۵۲ روز مهلت فراخوان داشتیم که در این مدت ۱۳ هزار اثر به دبیرخانه جشنواره رسید.

وی گفت: رشد آثار رسیده به جشنواره یازدهم هنرهای تجسمی فجر نشانه اعتماد هنرمندان است. خوشبختانه در این دوره با تغییر رویکرد جشنواره و ‏تفکیک رشته های هنری شاهد استقبال ۲۰۸ درصدی هنرمندان برای حضور در این رویداد بودیم به ‏طوری که بیش از ۱۳ هزار اثر به دبیرخانه ارسال شد و قریب به ۶ هزار نفر در این ‏جشنواره شرکت کردند.‏

دبیر ‏‏یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی ادامه داد: قطعا حضور مدیران و دبیران با تجربه و قابل اعتماد در میان جامعه هنری ‏یکی از دلایل این رشد است. ضمن اینکه شعار ما در این دوره از جشنواره همگرایی بیشتر ‏هنرمندان همه رشته های هنری و همچنین سیاست همگرایی با دیگر بدنه های موثر در حوزه ‏هنرهای تجسمی کشور از جمله گالری ها و هنر استانها بوده است. ‏

حقیقی با تشکر از اعتماد هنرمندان به این رویداد مهم هنرهای تجسمی کشور که همزمان با ‏چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود، در پایان اظهار کرد: تمام تلاش تیم ‏اجرایی این رویداد این است که امسال جشنواره ای با کیفیتی در خور جامعه هنرهای تجسمی ‏کشور برگزار کنیم و این رویداد به جامعه وسیع تری از هنرمندان و مخاطبان گسترش پیدا ‏کند. امیدوارم با راهیابی بهترین آثار به نمایشگاه این دوره، از نظر کیفی نیز بتوانیم رکوردار ‏باشیم.‏

یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر از پنجم بهمن تا پانزدهم اسفند برگزار می شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اجرای نمایش «کمدی الهی؛ جلد برزخ» در ایرانشهر – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نمایش «کمدی الهی؛ جلد برزخ» تازه‌ترین اثر ابراهیم پشت‌کوهی از ۱۰ دی ماه در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می رود.

به گزارش سینماپرس، نمایش «کمدی الهی؛ جلد برزخ» تازه‌ترین اثر ابراهیم پشت‌کوهی، اجراهای خود را از ۱۰ دی ماه در سالن استاد ناظرزاده‌کرمانی تماشاخانه ایرانشهر آغاز می‌کند. این نمایش با اقتباسی آزاد از «کمدی الهی» اثر سترگ دانته شکل گرفته است و تصاویری از بازی های اما تورمن بازیگر هالیوودی که بیشتر با فیلم های کوئنتین تارانتینوشناخته می شود در این اجرا به نمایش درخواهد آمد.

مجید کشاورز، رضا دریایی و بهنام پانیزه در «کمدی الهی؛ جلد برزخ» به عنوان بازیگر ایفای نقش می‌کنند. همچنین در این اثر تکه هایی از فیلم هایی که اما تورمن بازی کرده به نمایش گذاشته می شود.

دیگر عوامل نمایش عبارتند از گاتا عابدی مشاور شخصیت‌شناسی آرکی‌تایپ، حسن جودکی مجری طرح، الهه برادران دستیار و برنامه‌ریز، غزل لوری منشی صحنه، ابراهیم پشت‌کوهی طراح صحنه و نور، مقدی شامیریان طراح لباس، بهرنگ عباس‌پور آهنگساز، یاسمن آوخ، عماد زارعی خوانندگان، ساناز دریایی عکاس و طراح پوستر و احمدرضا حجارزاده امور رسانه.

ابراهیم پشت‌کوهی پیش از این، نمایش «کمدی الهی؛ جلد دوزخ» را در سالن موزیکاتئاتر باکو آذربایجان روی صحنه برده بود.

علاقه‌مندان به تماشای «کمدی الهی؛ جلد برزخ»، می‌توانند از دهم دی‌ماه هر روز ساعت ۱۸ به سالن استاد ناظرزاده‌کرمانی در تماشاخانه ایرانشهر مراجعه کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گزارش مراسم رونمایی از مستند «تالان» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستند «تالان» ساخته محمدصادق دهقانی ۲ دی‌ماه در جمع مستندسازان و اهالی سینما و رسانه رونمایی شد.

به گزارش سینماپرس، محمد فاضلی مشاور وزیر نیرو و محمد حاج رسولی‌ها مدیرعامل شرکت منابع آب ایران نیز در این مراسم حضور داشتند تا در کنار علاقه‌مندان سینما به تماشای مستندی درباره بحران آب در کشور بنشینند.

محمدصادق دهقانی ضمن خیر مقدم به حاضران و تشکر از حضورشان در مراسم رونمایی «تالان» درباره این مستند عنوان کرد: در این روزها که همه به دنبال سینمای سرگرم کننده هستند، خوشحالم که شما به تماشای مستندی که شاید نگران کننده و ناراحت کننده است، آمدید. فیلم ما آگاهی‌بخش است و توجه به آن با حضور شما مخاطبان ادامه پیدا می‌کند. او سپس از عوامل فیلم دعوت کرد تا روی صحنه بیایند.

محدثه گلچین‌عارفی تدوین‌گر فیلم درباره این مستند اشاره داشت: امیدوارم فیلم را ببینید و خوشتان بیاید. تمام تلاش ما در این فیلم آن بود که تمام مدت از آب و خطر کمبود آب در ایران بگویم تا مردم از آن باخبر شوند.

در این مراسم رضا کیانیان، میترا حجار، مجید رجبی معمار، حمید جعفری، اصغر عبدالهی، محسن خان‌جهانی، جعفرصانعی‌مقدم، سیدوحید حسینی، دکتر رحمت امینی، دکتر احمد کامیابی مسک و…حضور داشتند.

در خلاصه داستان این مستند آمده است: «وقتی همه خوابیم و زمین زیر پایمان خالی می‌شود؛ فاجعه یا بحران آب؟ مقصران چه کسانی هستند؟»

«تالان» جایزه بهترین مستند نیمه بلند دهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران را کسب کرده و نامزد پنج جایزه از جشن مستند خانه سینما شامل بهترین تدوین، بهترین صدا، بهترین پژوهش، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم، نامزد جایزه بهترین کارگردانی مستند در جشن بزرگ سینمای ایران و برنده جایزه بهترین پژوهش از جشنواره ملی فیلم رضوی بوده است.

عوامل تولید این مستند عبارتند از: پژوهشگر، تهیه کننده و کارگردان: محمد صادق دهقانی، مشاور کارگردان: محسن استادعلی، تدوینگر: محدثه گلچین عارفی، گوینده: مسعود رایگان، تصویربردار: مهدی کریمی، صداگذاری و میکس: زهره علی اکبری، اصلاح رنگ و نور: ناصر فکور، صدابردار: جلیل محمودی،نویسنده گفتار متن: محمد صادق دهقانی، گویندگان مطبوعات: محمد براتی، مریم زربان، مدیر برنامه ریزی و هماهنگی: فرشته تقی زاده، مدیرتولید: جلیل محمودی، موشن: امیرمهران (استودیو آدورن)، گرافیست: مینا غفاری، تیزرهای تبلیغاتی: سروش امیرآبادی زاده، مشاور رسانه‎ای: رضامیرمحرابی، تهیه شده در سازمان مردم نهاد جمعیت ناجیان آب.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بیانیه ده ها نماینده رسانه های رسمی کشور خطاب به حسین انتظامی مبنی بر عدم اجازه حضور به رسانه های غیررسمی در کاخ جشنواره/ برایمان فضایی امن ایجاد کنید! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ده ها نماینده رسانه های رسمی کشور اعم از خبرگزاری ها، سایت های خبری، روزنامه ها و هفته نامه ها ضمن درخواست از حسین انتظامی مدیر جدید سازمان سینمایی مبنی بر عدم اجازه حضور رسانه های غیررسمی شامل شبه رسانه های تلگرامی و اینستاگرامی در کاخ جشنواره خواستار آن شدند که تمهیدی ازسوی مدیران مربوطه اندیشیده شود تا اعضای برخی سایت‌های مجوزداری که صرفاً به انتشار مطالب کپی می‌پردازند در جایی غیر از کاخ رسانه‌ها به تماشای آثار جشنواره بنشینند.

به گزارش خبرنگار سینماپرس در متن این بیانیه که به امضای نمایندگان رسمی رسانه های مجوزدار و مطرح کشور رسیده آمده است:

با توجه به اینکه در سال‌های اخیر رسانه‌هایی بدون ثبت قانونی در قالب وب‌سایت و به‌ویژه کانال‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرامی متعدد در فضای سینمایی فعالیت پررنگی را آغاز کرده و بعضاً با مخدوش کردن فضای حرفه‌ای کار رسانه و حتی باج‌خواهی، توهین و تهدید سینماگران و اهالی رسانه، فضای فعالیت سینمایی و رسانه‌ای را آلوده و مسموم کرده‌اند، لذا جا دارد در صدور کارت برای اهالی رسانه به منظور حضور در جشنواره ملی فیلم فجر حساسیت و وسواس بیشتری صورت گیرد.

همچنین از آنجا که همزمان با انتصاب دکتر حسین انتظامی به عنوان سرپرست سازمان سینمایی مقرر شده شفافیت عملکردها بیشتر شده و قرار است فهرست متقاضیان دریافت کارت کاخ رسانه‌های جشنواره ملی فیلم فجر منتشر شود، نمایندگان رسانه‌های رسمی کشور نیز خواهان آن هستند که تنها نمایندگانی از رسانه‌های معتبر و قانونی و برخی فعالان برجسته و پیشکسوت حوزه رسانه و منتقدان و بالاخص سینماگران امکان حضور در کاخ جشنواره را داشته باشند.

در همین راستا ما به عنوان جمعی از فعالان رسانه‌های رسمی و دارای مجوز، خواهان آن هستیم که مدیریت سازمان سینمایی و مسئولان برگزارکننده سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر اجازه حضور به هیچیک از نمایندگان رسانه‌های غیررسمی را ندهند تا فضای امن‌تری برای اهالی سینما و رسانه فراهم آید.

همچنین خواهشمندیم تمهیدی از سوی مدیران مربوطه اندیشیده شود تا اعضای برخی سایت‌های مجوزداری که صرفاً به انتشار مطالب کپی و یا زردنویسی‌های حاشیه‌دار می‌پردازند و یا صرفاً در ایام منتهی به جشنواره شروع به فعالیت می‌کنند و طی سال‌های اخیر نیز به خوبی شناساییشده‌اند، در جایی غیر از کاخ رسانه‌ها به تماشای آثار این رویداد سینمایی بنشینند.

اسامی نمایندگان رسانه‌های رسمی که این بیانیه را امضا کرده‌اند به ترتیب حروف الفبا بدین شرح است:

فرانک آرتا (خبرنگار روزنامه شرق)

فائزه آقابابایی (سردبیر فرهنگی خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان)

مجتبی احمدی (دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا)

مهدی احمدی (مدیر مسئول و سردبیر روزنامه هنرمند و پایگاه خبری هنرمندنیوز)

احمدمحمد اسماعیلی (خبرنگار و نویسنده هفته نامه جهان سینما)

امیرحسین اشرفی (دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری پانا)

هادی اعتمادی (دبیر سرویس سینمایی روزنامه بانی فیلم)

سمیرا افتخاری (خبرنگار سینمایی خبرگزاری هنر آنلاین)

علی پاکزاد (دبیر فرهنگی سایت اعتماد آنلاین)

پوریا پورعرب (دبیر فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز)

راضیه جباری (دبیر تحریریه خبرگزاری صبا)

حسین جودوی (مدیرکل فرهنگی خبرگزاری تسنیم)

محمدصالح حجت الاسلامی (دبیر فرهنگی خبرگزاری موج)

زهرا چخماقی (خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما)

محمدرضا حیاتی (مدیرمسئول خبرنامه دانشجویان ایران)

مهدی خرم دل (دبیر فرهنگی پایگاه خبری تابناک)

نغمه دانش آشتیانی (دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری مهر)

علی رستگار (خبرنگار سینمایی روزنامه جام جم)

مرتضی رنجبران (دبیر شیفت شب خبرگزاری ایرنا)

احسان سالمی (دبیر فرهنگی روزنامه وطن امروز)

محسن سرافراز (مدیرمسئول و سردبیر پایگاه خبری دیباچه)

وحید سعیدی (دبیر فرهنگی روزنامه هفت صبح)

سارا طالبی‌زاده (دبیر فرهنگی روزنامه حمایت)

نرگس عاشوری (خبرنگار روزنامه ایران)

آرش فهیم (دبیر فرهنگی روزنامه کیهان)

علیرضا قرائتی (دبیر فرهنگی خبرگزاری آنا)

مریم قربانی‌نیا (سردبیر سایت خبری فیلم‌نت نیوز)

کیوان کثیریان (مدیرمسئول و سردبیر سایت سینما سینما)

دانیال کسائیان (دبیر سرویس فرهنگی و هنری خبرگزاری آریا)

داوود کنشلو (خبرنگار سینمایی خبرگزاری ایکنا)

حمید محمدی (مدیرکل فرهنگی خبرگزاری فارس)

علیرضا مرادی (خبرنگار ارشد خبرگزاری ایرنا)

سمیه مردانی (سردبیر بخش مدیای باشگاه خبرنگاران جوان)

سارا مسعودی (دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری میزان)

سیدرضا منتظری (دبیر تحریریه خبرگزاری سینماپرس)

میلاد نجفی (مسئول صفحه فرهنگی روزنامه صبح نو)

مریم نراقی (دبیر فرهنگی روزنامه شهروند)

علی نعیمی (دبیر فرهنگی روزنامه صمت)

حامد نیکومرام (خبرنگار پایگاه خبری سوره سینما)

لازم به ذکر است افراد بیشتری این بیانیه را امضا کرده‌اند، اما فقط نام یک فرد از هر رسانه به عنوان نماینده ذکر شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تلویزیون دغدغه‌مندهایش را کنار گذاشته است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: کارگردان سریال «بی‌قرار» با انتقاد از صداوسیما که چهار سال به این سریال نوبت پخش نداد و نمی‌گذارد دوباره جلوی دوربین برود، گفت: واقعیت این است که تلویزیون سال‌ها کسانی را که با دغدغه و دلسوزانه کار می‌کردند را کنار گذاشته است.

 نامش «بی‌قرار» است و شب‌ها ساعت ۲۱:۳۰ روی آنتن شبکه دو سیما می‌رود. هر مخاطبی یک نگاهی به این اثر دارد؛ یکی معتقد است چقدر خوب که کارگردان قهرمان اصلی داستان را یک خانم قرار داده است. یک مخاطبی به تعلیق و حسّ پیگیرانه‌ای که سریال برای بیننده‌اش ایجاد می‌کند آن را تحسین می‌کند و یک مخاطبی هم به نمایش پشت سر هم ملودارم‌های اجتماعی در تلویزیون گلایه دارد. این اتفاق با حضور کارگردان و بازیگران این سریال تلویزیونی در مجموعه ۱۶۲ سازمان صداوسیما اتفاق افتاد.

محمدرضا شریفی‌نیا که نقش کفاش این کار را برعهده داشت به دقت پاسخ مخاطبین را می‌داد حتی آن شخصی که صحبت‌هایش به موضوع «بی‌قرار» ربطی نداشت هم او با سعه‌صدر برخورد می‌کرد. یک مقداری آن‌طرف‌تر داریوش کاردان مجری پیشکسوت تلویزیون و پلیس سریال «بی‌قرار» نشسته و درباره مشکلات تلویزیون با مخاطبین صحبت می‌کند. او درباره سریال «بی‌قرار» گفت: مخاطب تلویزیون بسیار دقیق و هوشمند است و این هوشمندی، کار بازیگر را سخت می‌کند. موضوع «بیقرار» با چالش‌های حقوقی متعددی روبه‌رو بود و سریال توانست در این فضا بدون کم‌ترین اشتباه و چالش به موضوع حضانت بپردازد که خوشبختانه مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفت.  

جلوتر که برویم کمند امیرسلیمانی، لاله‌اسکندری، مریم امیرجلالی و فلورا سام نشسته‌اند. پشت سر هم مخاطبین تماس می‌گیرند، چون در زیرنویس بازپخش سریال و فضای مجازی اطلاع‌رسانی شده بود که قرار است آن‌ها پاسخگوی سامانه روابط عمومی سازمان صداوسیما باشند. از مریم امیرجلالی بینندگان می‌خواستند «بی‌قرار» ادامه پیدا کند و او به طنز می‌گفت از کارگردان و تهیه‌کننده(مجید اوجی) می‌خواهم که «بی‌قرار۳» را هرچه زودتر تولید کنند. یا از او می‌خواستند که دوباره برای تلویزیون طنز کار کند و می‌پرسیدند چرا آنقدر تلویزیون مردم را غمگین می‌کند. فلورا سام، لاله‌اسکندری و کمند امیرسلیمانی هم درباره اتفاقات و چالش‌های «بی‌قرار» با مخاطبین صحبت می‌کردند.

در این مجال به گپ و گفت با فلورا سام که پاسخ سوال‌های ما را داد می‌پردازیم:

نمایی از سریال «بی‌قرار» شبکه دو سیما

قصه «بی‌قرار» قدیمی نیست

*یکسری اعتقاد دارند که شالوده داستان «بی‌قرار» از مضمون و روایتی تکراری برخوردار است. شما در جایی گفته بودید که «بی‌قرار» اگر ۱۰ سال دیگر هم پخش می‌شد باز هم تازگی خودش را داشت. در صورتیکه به تعبیر بسیاری از منتقدین، مضمون این سریال به اتفاقات دهه ۶۰ و ۷۰ برمی‌گردد و روایت روز ندارد. در واقع مشکلات خانواده‌های امروز این‌هایی نیست که این سریال روایت می‌کند. چقدر این نکاتی که به آن‌ها پرداختید مبتلا به امروز جامعه ماست؟

اینکه من گفتم فیلمنامه نویی است و قدیمی نمی‌شود، هنوز هم به این نکته اعتقاد دارم. چرا که ماجرای یک مادر و فرزند از سال‌های قبل دستمایه نوشتن خیلی از آدم‌ها بوده است. “دایره گچی قفقازی” (برتولت برشت) این قصه را دستمایه خودش کرده و دو مادر را با یک بچه در کنار هم روایت کرده‌است. حتی روایتی داریم از قضاوت‌های حضرت علی(ع) که دو مادر بودند با یک بچه، ایشان می‌فرمایند بیایید بچه را از وسط دو نیم کنیم که در آن‌جا مادر اصلی از حق خودش می‌گذرد. پس ما نمی‌توانیم بگوییم این قصه قدیمی است. همین الان من مطمئنم در سال‌های آینده نه تنها در ایران نمونه‌های بسیار زیادی را شاهد خواهیم بود بلکه در کارهای خارجی هم می‌توانم برای شما مثال بزنم.

مردم دو مادر «بی‌قرار» را دوست دارند

الان فیلم سینمایی “دارکوب” ماجرای دو مادر و یک بچه را روایت می‌کند و تولید آن به سال گذشته برمی‌گردد. اصلاً این موضوع را قبول ندارم که این ماجرای قدیمی است و فقط برای دهه ۶۰ و ۷۰ بوده است.  ولی من یک کاری انجام دادم برای این که از این کلیشه‌ها دور شود، دو مادر را مثبت نشان دادم. معمولاً در این نوع کارها یکی از مادرها بهتر نمایش داده می‌شود و یکی از مادرها بدتر نمایش داده می‌شود و بیننده به سمت آن مادری می‌رود که نویسنده آن را بهتر نوشته است. من کاری کردم از این کلیشه‌ها دور شدم کاری که مردم هر دو مادر را دوست دارند. همین الان که پاسخگوی مخاطبین در ۱۶۲ بودم از مردم هم سوال می‌کردم همه به اتفاق می‌گفتند رعنا حق دارد و سهیلا هم او را بزرگ کرده‌است.

برای ما خانواده و جامعه مهم بود

*البته که صداوسیما این روزها بسته ملودرام پرملاط‌ و خالی از طنز است. ولی نمی‌توانیم بگوییم که ملودرام نیاز نداریم؛ اتفاقاً دغدغه‌مند و مطابق با واقعیت‌های جامعه! دغدغه «بی‌قرار» و فلورا سام از روایت این سریال تلویزیونی چه بوده است؟

مقصود من رسیدن به رویکردهای خانوادگی بوده است. یعنی من دختر فراری را نشان دادم که بعد از تحمل هزاران مصیبت و بلا به آغوش خانواده‌اش برمی‌گردد. همان خانواده قدیمی که از آن فرار کرده است و التماس می‌کند بگذارید من در خانواده زندگی کنم. رویکرد اصلی این فیلم به نظرمن مسئله و دغدغه اجتماعی و خانوادگی است. اینکه جوانان ما باید در خانواده‌هایشان باشند و نه اینکه از خانواده‌هایشان دور شوند. زیرا در این صورت عاقبت “رعنا”- (لاله‌اسکندری) و “مینا”- (شقایق فراهانی) در انتظارشان خواهد بود و هزاران اتفاق دیگر برایشان بیفتد. چه رویکردی مهمتر از خانواده و توجه به جامعه که به آن پرداختیم. اشکال ما این است که همیشه سعی می‌کنیم شعارها را بیشتر در فیلم‌ها دنبال کنیم. اگر یک مقداری فکر کنیم و ذهنیت‌مان را به کار بگیریم این بحث‌ها پیش نمی‌آید.

تلویزیون خودش می‌خواهد غمگین بماند

درباره غمگین بودن تلویزیون باید بگویم که تلویزیون ترجیح داده همین‌طور غمگین باقی بماند. چرا که اگر رغبتی به طنز دارد چرا مدت‌هاست یک فیلمنامه ۵۰ قسمتی کمدی تحویل سیمافیلم داده‌ایم که هم تصویب فیلمنامه‌ای و ارزیابی دارد اما نمی‌گذارند تولید آن انجام شود. بعد دوستان ما با یکی دو قسمت فیلمنامه آماده، تولید را شروع می‌کنند. متأسفانه مشاور آن فیلمنامه کمدی سیدضیاءالدین دری بود که او فوت کرده و هنوز ما منتظر تصمیم‌گیری برای شروع کار هستیم. شاید دلیل این عدم مجوز تولید به همان دلیلی برگردد که “بی‌قرار” چهار سال در کنداکتور معطل پخش ماند.

فکر می‌کردم بعد از «باغ سرهنگ» به من کار پیشنهاد شود

*چرا به شما اجازه تولید نمی‌دهند و یا «بی‌قرار» چهار سال در نوبت پخش باقی ماند؟

واقعاً نمی‌دانم. تنها کارگردان و فیلمساز زن تلویزیون هستم، ولی هنوز به من نگفته‌اند که چرا بعد از استقبال خوب مخاطب از سریال “باغ سرهنگ” که دیده شد کار بعدی من این‌همه سال در نوبت پخش باقی ماند. معمولاً کار خوب پشتوانه‌ کارهای بعدی است. من فکر می‌کردم بعد از موفقیت در «باغ سرهنگ» هجوم کارها به سمت من باشد. “بی‌قرار” را کار کردم که ۴ سال منتظر پخش ماند، بعد از آن هم بارها طرح بردم رد شدند، نوشته‌ام نیز به تولید نرسید. جالب است که مخاطبین همواره به من لطف داشته‌اند و از من خواسته‌اند این چنین پرداخت‌هایی را ادامه بدهم. البته به مردم گفته‌ام اینکه ساخته نمی‌شود و یا نمی‌گذارند ساخته شود را باید دیگران پاسخ دهند.

دغدغه‌ام طنز با دستمایه خانواده و جامعه است

* امروز جامعه ما نیاز به چه نوع طنزی دارد؟

من طنزی را که خودم دوست دارم می‌سازم. مثل همان “باغ سرهنگ” که مسائل خانوادگی و اجتماعی در آن مطرح بشود. سریالی که نوشته‌ام و اجازه تولید نداده‌اند مسائل ازدواج و طلاق جوان‌ها و مشاوره‌های روانی که بایستی انجام دهیم را مطرح می‌کند. از کارشناسان بسیاری استفاده کردم و جالب است بدانید که سیدضیاءالدین دری هم مشاور کار بنده بودند که خدایش بیامرزد.

نفوذ را جدی گرفتیم

*بسیاری می‌گویند که قصد کارگردان از کاراکتر “پژمان بازغی” پرداختن به موضوع نفوذ است. نظر شما چیست؟

مسئله این است که هرکسی احتیاج به محبت دارد حرفی که من می‌خواستم بزنم این بود که معمولاً در این راستا افراد به راحتی فریب می‌خورند. و این اتفاق در همه مسائل خصوصاً مسائل سیاسی هم وجود دارد که افراد به دلیل کمبودهای جامعه‌ای و خانوادگی از طریق نفوذ ضربه می‌خورد. اما این نکته را مستقیم به مخاطب نگفته‌ام و هیچ وقت قصد نداشتم و ندارم. معمولاً به واسطه یک المان با مخاطبم صحبت می‌کنم که مثمرثمرتر است.

باید قهرمان «بی‌قرار» یک زن باشد

*برخی اعتقاد دارند محور داستان‌های “فلورا سام”، خانم‌ها هستند. این سلیقه شخصی است و یا ساختاری است که به آن رسیده‌اید؟

اشتباه می‌کنند من هیچ‌گاه اصراری بر واگذاری قهرمان داستان‌هایم به خانم‌ها نبوده‌ام. در “باغ سرهنگ” قهرمان مرد بود و روایت «بی‌قرار» ایجاب می‌کرد که لاله‌اسکندری در نقش رعنا، محور باشد.

تلویزیون دغدغه‌مندهایش را کنار گذاشته است

*تلویزیون باید چکار کند که از این رکود سریال‌سازی خارج شود؟

واقعیت این است که تلویزیون سال‌ها کسانی را که برایش دل می‌سوزاندند، نسبت به رسانه‌ملی دغدغه داشتند و کارهای ویژه می‌ساختند را کنار گذاشته است متأسفانه رویکرد خوبی ندارد و خیلی‌ها هستند مثل من چهار، پنج سال است کار نکرده‌اند و شاید الان هم تمایلی به کار کردن در تلویزیون ندارند به خاطر برخوردهایی که با آن‌ها می‌شود یا کارشان متوقف می‌شوند. یا به آن‌ها بها نمی‌دهند و یا بودجه لازم در اختیار آثارشان قرار داده نمی‌شود.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ردیف پیانوی استاد مرتضی محجوبی به چاپ دوم رسید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: کتاب ردیف پیانوی استاد مرتضی محجوبی اثر بهار برخوردار، به چاپ دوم رسید.

به گزارش سینماپرس، کتاب ردیف پیانوی استاد مرتضی محجوبی اولین و تنها کتاب از ردیف پیانوی این موزیسین فقید است که به خط نت موسیقی بین المللی بوده و چاپ اول آن در تابستان ۱۳۹۷ توسط انتشار هنر و فرهنگ منتشر گردید، با استقبال بسیار خوب مخاطبان در کمتر از ۴ ماه به چاپ دوم رسیده است.

بهار برخوردار پژوهشگر موسیقی و مولف این کتاب در ارتباط با چاپ دوم آن گفت: «در پی درخواست های بسیار زیاد مخاطبان برای چاپ دوم، نمونه صوتی کتاب را که مشتمل بر ۱۳۸ گوشه تفکیک شده در ۷ دستگاه و ۵ آواز است، برای استفاده علاقه مندان آماده کرده ام که به همراه کتاب ارائه شده است. همچنین برای هنردوستانی که پیش از این چاپ اول کتاب را تهیه کرده اند و نیز همه علاقه مندان به پیانو نوازی ایرانی؛ امکان دانلود نمونه صوتی کتاب به صورت رایگان و از طریق سایت pianoirani.ir فراهم شده است. علاوه براین، در چاپ دوم امکان تهیه نسخه الکترونیکی کتاب (فایل PDF) فراهم شده است که این مورد نیز از طرف هموطنان خارج از کشور بسیار تقاضا شده بود. این کتاب ماه گذشته از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان مرجع به دو پرونده پیانو نوازی به شیوه استاد محجوبی و شیوه نوازندگی پیانو کلاسیک ایرانی اضافه شده است.»

تألیف کتاب «ردیف پیانو» مرتضی محجوبی، در مجموع پنج سال زمان برده و یکی از بزرگترین خلأهای موجود در پیانو نوازی ایرانی و آموزش تکنیک‌های آن را برطرف ساخته است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مجری برنامه «پیک بامدادی» رادیو برکنار شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مجری برنامه رادیویی «پیک بامدادی» پس از ۱۰ سال اجرا در این برنامه، علاوه بر توبیخ از اجرای پیک بامدادی کنار گذاشته شد.

به گزارش سینماپرس، «سیدحسین حسینی» که به مدت ۱۰ سال اجرای برنامه «پیک بامدادی» را بر عهده داشت، ضمن توبیخ از اجرای این برنامه انتقادی که مخاطبان بسیاری هم داشت، کنار گذاشته شده است.

بنا بر این گزارش، آخرین برنامه «پیک بامدادی» با اجرای حسینی متعلق به روز ۱۱ آذرماه امسال است که در این برنامه پیامکی از طرف یک جانباز خواند که گفته آموزش و پرورش پس از ۴۰ روز از انقضای بیمه تکمیلی، هنوز ما را بیمه نکرده است و مجری اعلام می‌کند که بیمه را همان دستگاهی باید انجام دهد که جانباز آنجا خدمت می‌کند.

وی در پایان گفته‌هایش کنایه‌ای هم به موضوع بازنشستگان می‌زند که گویا دلیل توبیخ او همین بخش است. حسینی در حال حاضر ضمن توبیخ و برکناری از اجرای این برنامه در اختیار امور اداری قرار گرفته تا در یکی دیگر از بخش‌های معاونت سیاسی سازمان صداوسیما به فعالیت خود ادامه دهد.

به گزارش فارس، برنامه صبحگاهی «پیک بامدادی» ضمیمه تحلیلی اخبار هشت صبح  رادیو ایران است و هر روز به جز روزهای تعطیل از ۸ و ۱۳ دقیقه تا ۸ و ۳۵ دقیقه به جز روزهای تعطیل از رادیو ایران (موج اف ام ردیف ۹۰ مگاهرتز) و همزمان از رادیو معارف (موج اف ام ردیف ۹۶ مگاهرتز) و همچنین رادیوهای استانی پخش می‌شود.

*فارس

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پول‌های مشکوک در سینما ساختارمند می‌شوند! – اخبار سینمای ایران و جهان

جوان آنلاین: ماجرای ورود پول‌هایی که درباره منابع آن‌ها شک و شبهه وجود دارد یکی دوسالی است که در سینما به موضوعی جنجالی تبدیل شده است؛ تهیه‌کنندگانی که یک شبه وارد کار سینما می‌شوند و به‌طور عادی روی محتوای آثار نیز تاثیرگذار هستند.

تزریق پول به سینمای ایران پیش از مطرح شدن بحث تهیه‌کننده‌های تازه وارد و پولشویی توسط آن‌ها در بعدی دیگر نیز مطرح شده بود. بحث فیلم‌های سفارتی امروز دیگر در رسانه‌ها زیاد مطرح نمی‌شود چراکه به نظر می‌رسد ماجرای پول‌های مشکوک در سینما طی سال‌های اخیر جنبه آشکارتر و شکل و شمایلی رسمی‌تر به خود گرفته است. اتفاقی که در حال رقم خوردن است و سبب شده موضوع جنبه رسمی تری به خود بگیرد این است که از مقطعی به بعد به جای پرداخت پول از سفارتخانه‌ها به شکل مخفی قرار بر این شده تا با اتخاذ رویکرد پولشویی ماجرا جنبه رسمی تری به خود بگیرد و پول‌های مشکوک به شکلی ساختارمندتر به سینما تزریق شود. در واقع این سیستم است که پول‌ها را به خود جذب می‌کند.

درباره مسئله پولشویی در سینما هرازگاهی برخی چهره‌ها از میان سینماگران نیز واکنش‌هایی منطقی بروز می‌دهند. در تازه‌ترین مورد سیاوش طهمورث بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون کشورمان با گلایه از ورود پول‌های اشتباه و ناروا به هنر تئاتر، سینما و حتی تلویزیون، خاطرنشان کرد: «ما اگر نتوانستیم در تئاتر، سینما و تلویزیون به یک مفهوم درست مبنایی دست پیدا کنیم به خاطر این است که هدف تفکر ما مشخص نیست. همه این مشکلات و معضلات هم به سرمایه‌گذاری‌های غلط و برخورد تجاری با هنر برمی‌گردد. واقعاً گلایه دارم که جای یک نوع پول درآوردن‌هایی در هنر ما نیست. اگر می‌خواهید پولشویی کنید راه دیگری انتخاب کنید، به هنر چه کار دارید؟ برخی می‌آیند و به یک باره روی هشت فیلم سرمایه‌گذاری می‌کنند و اصلاً به پژوهش و دانش هنری اعتقادی ندارند یا پایشان را به تئاتر می‌گذارند و پایه‌گذار یک بدعت غلط در این هنر غنی و ارزشمند، می‌شوند.»

به تازگی یکی از رسانه‌ها نیز پرسش‌هایی پیرامون حضور یک «سرمایه گذار هشت فیلمه» به سینما مطرح کرده بود؛ فردی که گفته می‌شود نه پله پله و تدریجی که در بازه‌ای چندماهه سرمایه تولید هشت فیلم را تأمین کرده است. یک تهیه کننده با اشاره به سرمایه گذار هشت فیلمه می‌گوید: اخیراً فردی وارد سینما شده که همزمان در هشت پروژه نامش به عنوان سرمایه‌گذار یا مجری طرح آمده و سینما را به شدت گران کرده! چرا ارشاد درباره ریشه‌های سرمایه این افراد مضر به حال سینما تحقیق نمی‌کند؟ همین جماعت باعث افزایش غیرمنطقی دستمزد‌ها شده‌اند و نتیجه آن شده که بازیگران سوار محصولاتند و مابقی پیاده، البته پدیده بازیگر‌سالاری و دستمزد‌های نجومی برخی چهره‌ها هم در این موضوع دخیل است. حسن توکل‌نیا تهیه کننده‌ای که سابقه تولید آثاری همچون «کاغذ بی‌خط» و «دست‌های آلوده» را در کارنامه خود دارد در اظهاراتی با اشاره به سختی‌های تولید مستقل در سینمای ایران می‌افزاید: زمانی نه چندان دور کافی بود یک کارگردان سرشناس در کنار پروژه‌ای سینمایی یا تلویزیونی قرار گیرد تا مشهورترین بازیگران با دستمزد‌های معقول جذب کار شوند، اما این روز‌ها بازیگران کاری با نام کارگردان ندارند و هر که پشت کار باشد آن‌ها فقط رقم دستمزدشان را می‌خواهند! بازیگری را می‌شناسم که سال قبل دستمزد ۳۵۰ میلیونی می‌گرفت ولی بعد از بالا کشیدن دلار دستمزدش سه برابر شد و نزدیک به یک میلیارد می‌خواهد تا در کاری بازی کند. آخر یکی به ما توضیح دهد قیمت دلار چه ربطی دارد به دستمزد بازیگر؟ مگر بازیگر هم وارداتی است که رقمش با نرخ دلار بالا می‌رود، البته این تهیه کننده یک راه حل هم برای کنترل این مسئله ارائه می‌دهد: «پیشنهاد من برای حل مشکل دستمزد‌های نجومی بازیگران پرمدعا، تکیه بر فیلمنامه‌های قوی است که هر بازیگری را راغب کند به بازی یا اینکه از کارگردانان مطرح بیشتر و بیشتر استفاده کنیم یا اینکه چهره‌های جدید را وارد تولیدات سینمایی و تلویزیونی کنیم.»

مشاهده خبر از سایت منبع